عصبانیت
عصبانی هستم. غمگین هستم. به زور میخواهم روتین روزانهام را انجام دهم، ولی تمرکز ندارم. عصبانی هستم. فکر میکنم چه
عصبانی هستم. غمگین هستم. به زور میخواهم روتین روزانهام را انجام دهم، ولی تمرکز ندارم. عصبانی هستم. فکر میکنم چه
از دیروز نسبت به این شیوهی نوشتن دچار تردید شده بودم. فکر کردم دیگر تمایلی به نوشتن یادداشتهای روزانه ندارم.
۱۲ بهمن ۱۴۰۲ امروز حسابی از نوشتن دور افتاده بودم. صبح تا قبل از کلاس نقاشی درگیر جابجایی کتابهای روی
۱۱ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۳ صبح از خواب بیدار شدم. چرا مدام در این ساعت از خواب بیدار میشوم؟ تمام
۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت چهار و نیم صبح بیدار شدم. وضو که گرفتم تازه نگاهم به ساعت افتاد. فکر کردم
۸ بهمن ۱۴۰۲ باید به کتابخانه زنگ بزنم و کتابهای نخوانده را دوباره تمدید کنم. شانس کتابهای روی میز برای