پای چوبهی دار
اولین قطرهی باران که به صورتم میخورد، صدای خشک چرخ چوبهی دار را میشنوم. ماه صنم پودی را از چلهی
اولین قطرهی باران که به صورتم میخورد، صدای خشک چرخ چوبهی دار را میشنوم. ماه صنم پودی را از چلهی
۲۵ آگوست از مارتا به لنا لنای عزیز دیروز نامهتان به دستم رسید. در نامهتان ذکر کرده بودید که میخواهید
وقتی از کنار آشپزخانه رد میشدم، این جمله را شنیدم. «او یقیناً زنش را خواهد کشت و با دختر ثروتمندی
رأس ساعت دو و نیم در مؤسسه بودم. اوضاع مؤسسه خوب نبود. چندتایی از بچههای کوچک خراب کاری کرده بودند،
بدون اینکه بداند حرفهایش چه تاثیری دارد، پای نوشتههای آن یکی نوشت اینجا مرغزار نیست که صدای جویبارش هوش از
صدایش را که شنید بازهم دلش لرزید. دو سال پیش، وقتی رابطهشان تمام شد، خاطراتش را از همه جا زدود.