کودکی که در آغوشش جا ماند
داستانک روز بیست و نهم لغت روز: مناقشه(بحث، جدل) بیست و نه روز پیش، تمرینی برای کلمه برداری طرحریزی کردم. تمرین به این قرار بود که در روز اول با یک کلمهی تازه، دوستان بپردازم. روز دوم کلمه روز اول
یک نویسنده ی عاشق هنر
داستانک روز بیست و نهم لغت روز: مناقشه(بحث، جدل) بیست و نه روز پیش، تمرینی برای کلمه برداری طرحریزی کردم. تمرین به این قرار بود که در روز اول با یک کلمهی تازه، دوستان بپردازم. روز دوم کلمه روز اول
داستانک روز بیست و هفتم لغت بیست و هفتم: سخیف(کم خرد، سبک عقل، احمقانه) کلامش سخیف و سادهلوحانه بود. رفتارش اصلن داهیانه نبود. در مهربانی مسامحه میکرد. انزجارش به امور روزانه را آشکارا نشان میداد. روابطش بیمارگونه بود. علیلوار میخواست
داستانک روز بیست و ششم لغت روز: تعلل مرد اول: ذهنی که انباشته از سکوت واژههاست، شاعر را از پا در میآورد. آه این دنیا چه دخمهی تنگ و تاریکی است. چگونه رضایت دادم برای خاطر چشیدن طعم تجربهی یک
داستانک روز بیست و پنجم به یکچهارم مسیر رسیدم. دوستانی که در این مسیر با من همراه شدند، خوب میدونند که دوام آوردن در این راه کار سادهای نیست. ولی ما دوام آوردیم و تا اینجا پیش آمدیم.😉😉 لغت امروز
داستانک روز بیست و چهارم لغت روز: دمر همیشه که اوضاع به همین منوال نمیماند. سگرمههایتان را باز کنید. این ادا و اطوار از شما بعید است. خواهش میکنم این همه بدعنق نباشید. این چهره به شما نمیآید. چهرهی شما
روز اولی که چالش صد لغت، صد داستانک را آغاز کردم، فقط یک لغت تازه بود که قرار بود با آن لغت یک داستان بنویسم. مشکلی که با این لغت داشتم، این بود که اصلن به گوشم نخورده بود و