هواپونوپونو
واژۀ هواپونوپونو را قبلتر از زهرا شنیده بودم؛ ولی از روی تنبلی به سراغش نرفته بودم. چند وقت پیش در
واژۀ هواپونوپونو را قبلتر از زهرا شنیده بودم؛ ولی از روی تنبلی به سراغش نرفته بودم. چند وقت پیش در
دوستی در یکی از شبکههای اجتماعی داشتم که شروع دوستیمان از یک گروه کتابخوانی بود. بعدها احساس کردم با آنکه
بیحوصلگی خوب میدانم همیشه اوضاع بر وفق مراد نیست. همیشه احساسات بر یک مدار نمیچرخد. همیشه همهی برنامهها پیش نمیرود.
وقتی ایده نوشتن کتاب صد و یک ایده توسعه فردی را از استادم گرفتم، قرار شد که طی یک
زمانی بود که فکر میکردم که گردش و تفریح در طبیعت باعث اتلاف وقتم میشود و به جای آن
سالها پیش فکر میکردم، اینکه برای کسی هدیه بخریم یا بخشی از پولمان را به کسی بدهیم آن را برای