تک‌گویی‌های یک مستاجر یالقوز

از خانه‌ی همسایه بازهم صدای جر و بحث بلند شده بود. یکی زن می‌گفت و مرد جواب می‌داد. چند دقیقه‌ای سکوت می‌شد و بعد مرد تکیه‌ای می‌پراند و زن با جوش و خروش دهانش را باز می‌کرد و محتویات بی‌فکر

ادامه مطلب »