دمپایی را پرت کن
همیشه لحظاتی در زندگی وجود دارد که زندگی بر مدار احساس خوب نمیچرخد. یک کلمه، یک جمله یا یک نگاه
همیشه لحظاتی در زندگی وجود دارد که زندگی بر مدار احساس خوب نمیچرخد. یک کلمه، یک جمله یا یک نگاه
در ستایش کلمه برداری با جریان واژهها که همراه میشوم، رودواژهها مرا به هرکجا که میخواهند، میکشانند. اینجا مسیر صعبالعبوری
سیطرهی اندیشهی ما تا کجاست؟ برخی اندیشهشان تا آنسوی کهکشانها میرود. اندیشهی من روی این زمین فانی چمبره زده است.
یک ربات کوچک موضوع انشاء: دوست دارید ربات اختصاصیتان چه شکلی باشد؟ این موضوع انشای خواهر یکی از
ذهن طبیعی گیاه در میانهی زمستان به یاد تابستان گذشته نیست بلکه متوجه بهاری است که از راه میرسد. “جبران
پریسا دوست دوران ابتداییام بود. دختری سفید که روی صورتش پر بود از کک و مک و رنگ موهایش زرد