چالش صد لغت، صد داستانک
روز اولی که چالش صد لغت، صد داستانک را آغاز کردم، فقط یک لغت تازه بود که قرار بود با آن لغت یک داستان بنویسم. مشکلی که با این لغت داشتم، این بود که اصلن به گوشم نخورده بود و
یک نویسنده ی عاشق هنر
روز اولی که چالش صد لغت، صد داستانک را آغاز کردم، فقط یک لغت تازه بود که قرار بود با آن لغت یک داستان بنویسم. مشکلی که با این لغت داشتم، این بود که اصلن به گوشم نخورده بود و
به دفتر یادداشتهای روزانهام مراجعه میکنم. در تاریخ پنجم دی ماه دو سال پیش دربارهی ضعفم در نوشتن اینطور نوشتهام: این روزها مطالعه کتابهای گوناگون جزو اولویتهای من است به یک دلیل مهم: احساس میکنم برای نوشتن به ابزار کلمه
برای نویسنده شدن باید چه کاری انجام بدهیم؟ برای نویسنده شدن لازم است تمرینهای زیادی انجام دهیم. از سال نود و نه که بیوقفه نوشتهام تمرینهای متنوعی را به لطف استاد عزیزم شاهین کلانتری انجام دادهام که برخی برایم لذت
تعلیم مبانی رنگ و نقش به شیوه قجر در مجلس رنگ و نقش، استاد هنرمند، الوان از اصل تا فرع به هنرجو ارائه نموده طریق رسیدن از اصل به فرع نشان میدهد. الوان در علم نقش و رنگ کم نبوده،
مروری بر تمرینهای نویسندگی روز سوم از هفته به سراغ تمرینهای خاک خورده دوره نویسندگی میروم. صفحه اول را باز میکنم. جمله اول توجم را جلب میکند ارزیابی نابهنگام ایدهها ممنوع ” شاهین کلانتری” این جمله به من گوشزد میکند
دوستی با افعال لازمه نویسنده شدن، نوشتن و تمرین مداوم است؛ اما چه باید بنویسیم؟ کسانی که از روی تفنن مینویسند، معمولاً به این پرسش برنمیخورند. گاهی چشمه ذوق و قریحهشان، جوشان میشود و آنها آبی از این چشمه نثار