نامهای به صبا- نامه دوم
صبا جان میخواستم جواب این نامهات را بگذارم برای چند روز بعد؛ اما انصاف نبود بعد از چند بار خواندن و یادداشت برداری از نکات مهمش آن را به روز بعد یا بدتر از آن به چند روز بعد موکول کنم.
صبا جان میخواستم جواب این نامهات را بگذارم برای چند روز بعد؛ اما انصاف نبود بعد از چند بار خواندن و یادداشت برداری از نکات مهمش آن را به روز بعد یا بدتر از آن به چند روز بعد موکول کنم.
تمرین کلمه برداری
با خود عهد بسته بودم تا وقت مقرر، تا همان روز موعود به سراغش نروم؛ اما دل از قوانین عقل پیروی نمیکند. گاه و بیگاه به سراغ وعدهگاه میرود. بیشتر بخوانید
در آن روز منحوس خواستیم روزمان را کاملاً متفاوت با روزهای دیگر عمرمان آغاز کنیم. نویسنده درونمان را در جایی حبس کردیم و کدبانوی درونمان را صدا کردیم. نویسنده درونمان از همان اول صبح شروع کرد به ناله کردن که با من بد تا میکنید و ما به او پشیزی اهمیت ندادیم. بیشتر بخوانید
صبای نازنینم ازمن خواسته بودی که برایت بنویسم. چه خوشبختم که با چون تویی آشنا شدم. تویی که قرار نداری تا معانی را بیابی. تویی که بر خلاف دیگر همسالانت نیستی و اصولاً دغدغه مندی و دغدغه ات از جنس خوبیست. یک دغدغه جمعی برای پرواز روحهای در زندانهای انفرادی. از من سوالی پرسیده بودی که میخواهم، تکلیف آن را در همین بندهای اول نامهام روشن کنم. من در نامهای که به چیستا نوشته بودم، دلگیر بودم. دلم گرفته بود. بیشتر بخوانید
نام کتاب: سالار مگسها
نویسنده: ویلیام گلدینگ
مترجم: ناهید شهبازی مقدم
عناوین: سالار مگسها، ارباب مگسها، بعل زبوب(انتشارات نیلوفر)
انتشارات: نشر آموت
این اثر در ۵۰ سال اخیر، در لیست کتابهایی قرار گرفت که باید در مدارس و دانشگاه ها خوانده شوند. بیشتر بخوانید
کمتر کسی است که زندگیاش تماماً بر وفق مرادش باشد. زندگی همه ما نقصها و کمبودهایی دارد؛ اگر قرار باشد مرتب به آن نواقص فکر کنیم و روی آنها تأکید کنیم، مسلماً نمیتوانیم احساس خوشبختی کنیم. هیچ زوجی وجود ندارند که تمام و کمال عقایدشان با هم مطابقت داشته باشد، تفاهم کامل داشته و کاملاً همدیگر را درک کنند. کمتر پدر مادری وجود دارند که تماماً خودشان را فدای فرزندانشان بکنند و از هرلحاظ با فرزاندشان هم فکر و عقیده باشند. رابطههای دوستی نادری وجود دارد که کامل و بیعیب باشد. بیشتر بخوانید
چیستای نازنینم سلام. بیشتر بخوانید
کمالگرایی در روانشناسی، ویژگی شخصیتی است که خصوصیات آن، با تلاش فرد برای بیعیب بودن و تنظیم استانداردهایی برای بالاترین سطح عملکرد توصیف میشود و با خودارزیابی انتقادی و نگرانی در مورد ارزیابی دیگران نیز همراه است. بیشتر بخوانید
خیام را با الهه شناختم. الهه دوست دوران دبیرستانم بود، چشمهای قهوهای درشتش مرا یاد اشرف میانداخت. اشرف دوست دوران ابتداییام بود که مدتهای مدیدی با هم مبادله کتاب داشتیم. الهه شعر هم میگفت. شعر میگفت و مرا بیشتر شیفته خودش میکرد. علاقه مرا که به شعر دید، خیام را برایم آورد و مدتها خیام، عزیزکرده ما بود تا آنکه از غیر شنیدیم خیام، شعرهایش عرفانی نبوده و در عالم مستی چند بیتی هم شعر سروده بودند که میخوریشان را توجیه کنند و خیام را گذاشتیم کنار. بیشتر بخوانید
مادربزرگمان ارادت خواستی به جنس مذکر داشتند و دارند. از کودکی به ما میگفتند که وقتی مردلـَر آمدند، -مردلـَر در واقع واژهای است مادربزرگمان به جمیع مردهای فامیل اطلاق میکردند.- ما به احترامشان بلند شویم و فوری جلوی رویشان چای داغ قند پهلو بگذاریم. این تبعیض نژادی برای ما دختران خوشایند نبود و ما که از این افکار مردسالارانه مادربزرگ بدمان میآمد، خواه ناخواه با مادربزرگمان لج میشدیم. بیشتر بخوانید