شرحی از اولین روز هفته
شرحی از اولین روز هفته امروز هر طوری بود، خودم را به صندلی چسباندم و یک ساعت نوشتم. چند وقت
شرحی از اولین روز هفته امروز هر طوری بود، خودم را به صندلی چسباندم و یک ساعت نوشتم. چند وقت
مراسم قربانی کردن شتر کتاب آینههای در دار از هوشنگ گلشیری را که میخواندم، به مراسمی از قربانی کردن شتر
پر کردن چاه نوشتن نوشتن هر روزه درباره موضوع مشخصی، به هیچ وجه کار سادهای نیست. بعضی روزها چاه نوشتن
رابطه نوشتن با پرنده آبی من پشت میز نشستهام و میخواهم امروز بدون اتلاف وقت بنویسم. قبل از آن یک
دیوار نازک زنگ میزنند. همیشه این موقع از روز زنگ میزنند. بلند میشوم. سیم تلفن را میکشم. آن یکی را
خشم و بخشش روزهای عجیبی را میگذارنیم. خشمهایمان روی هم تلنبار شدهاست و در روزها و مکانهای اشتباهی از درزهای