کفش های سفید ظهر بود. آفتاب تا نیمه بالاآمده بود. در حیاط مدرسه به انتظار ایستاده بودم که دخترک را دیدم. دخترک لباس ادامه مطلب » آذر ۳, ۱۴۰۰ بدون دیدگاه