جان مریم

از صبح دل توی دلم نبود، مرتب جلوی آینه می رفتم و قد و بالای خودم را بر انداز می کردم و برای خودم ترانه شاه داماد  ویگن را می خواندم. مادرم هم مرتب قربان صدقه ام می رفت.  از

ادامه مطلب »