مبدع رذایل اخلاقی
همسرم همیشه میگفت که خواهرت پلشت است. به گمانم معنای واژهی پلشت را نمیدانست. چون خواهرم نمونهی یک زن کدبانو
همسرم همیشه میگفت که خواهرت پلشت است. به گمانم معنای واژهی پلشت را نمیدانست. چون خواهرم نمونهی یک زن کدبانو
مادر الکی الکی با نکوهشهای بیدلیلش ما را معذب نمود. هر چند دقیقه یکبار هم سرش را به نشانهی تأسف
تخیل سلاح واقعی ما انسانهاست. “خورخه ماریو بارگاس یوسا” خانم شینکاف عادات عجیبی داشت. او یک خورهی کتاب بود.
راس ساعت نه و نیم سهشنبه شب آقای مودت خیلی نابهنگام زمانی که در بسترش دراز کشیده بود و کتاب
به دفتر یادداشتهای روزانهام مراجعه میکنم. در تاریخ پنجم دی ماه دو سال پیش دربارهی ضعفم در نوشتن اینطور نوشتهام:
مام سفید گیس طبیعت در آغوش پر مهرت به تماشای تو نشسته ام و آرزو می کنم آغوشت هیچگاه گرم