عاشقانهای با نون نوشتن
تمرین نوشتن با کلمات کندوکاو، حربه، مسلول، کمابیش، رخنهکردن اصغر عاشق زری شده بود. از همان روزی که اسباب
تمرین نوشتن با کلمات کندوکاو، حربه، مسلول، کمابیش، رخنهکردن اصغر عاشق زری شده بود. از همان روزی که اسباب
در ستایش کلمه برداری با جریان واژهها که همراه میشوم، رودواژهها مرا به هرکجا که میخواهند، میکشانند. اینجا مسیر صعبالعبوری
تمرین با کلمات مهارگسسته، واگن، هپروت، بویناک، بیتسلا واگنی که از قطار جدا شده بود، مهارگسسته و با سرعتی سرسامآور
زنی جوان، سراسیمه و با ظاهری ژولیده وارد بانک شد. مشتریان و کارمندان داخل بانک، با دیدن اوضاعش، مشوش شدند.
کلمههای تمرین: وارفتگی، باج گیری، لگدمال، رسا، پر راز و رمز نمیتوانست اجازه بدهد که او را لگدمال کنند. میاندیشید
ذهن سعید انباشته از واژههایی مسموم و تخریبگر بود. همسرش سوگل نتوانست او را مجاب کند که پیش رواندرمانگر