
نقاشی حلقه گمشده زندگی من
به قدری غرق در دنیای نوشتن بودم که از رنگ و نقاشی غافل شده بودم. وقتی سر کلاس نقاشی کارهایم را به شاگردانم نشان میدادم تا از انها الهام بگیرند و بدون ترس تنها با رعایت تکنیک خالق اثر
یک نویسنده ی عاشق هنر
به قدری غرق در دنیای نوشتن بودم که از رنگ و نقاشی غافل شده بودم. وقتی سر کلاس نقاشی کارهایم را به شاگردانم نشان میدادم تا از انها الهام بگیرند و بدون ترس تنها با رعایت تکنیک خالق اثر
از معلّم تا معلّم سال سوم دبیرستان بودم. رئیس آموزش پرورش به مدرسهمان آمد. زنگ مثلثات بود و طبق معمول معلّم نداشتیم. آقای خیرآبادی که سالها دبیر ریاضی و مثلثات بودند، زحمت کشیدند خودشان به سر کلاسمان آمدند. چقدر مهربان
یادگیری نقاشی به صورت خودآموز ونسان ونگوگ نقاشی را به صورت خودآموز یاد گرفت. در ابتدا سعی کرد با زغال از چهره معدنچیان بکشد، بعد برادرش که دستی در فروش تابلوهای هنری داشت، به او پیشنهاد کرد که از آثار
عشق به مخلوق مادامی که در مسیر آفرینشم به سان مادری هستم که از شیر دادن به کودک دلبندش، مملو از عشق میشود. پیوسته تصدقش میگویم.
عمیقتر شدن با نوشتن سال پیش در مسیر جاده چالوس، منظرهای رو دیدم که نتونستم در برابرش مقاومت کنم. ایستادم و اون رو تو خاطرم ثبت کردم.
امید در قاب تصویر وقتی زبان از بیان احساسات قاصر باشد، هیچ واژهای نمیتواند آن را معنا کند. گاهی احساساتی درهم را تجربه میکنیم. امید، نا امیدی، شک، ایمان، نور، ظلمت، غم، اطمینان، عدم اطمینان و… احساساتی که قابل وصف