کلاغ
پنجمین روز
سال ها پیش وقتی تازه اولین کتابش به چاپ رسیده بود، تصمیم گرفت که داستانی دربارهی کلاغها بنویسد. برای نوشتن داستانی درباره کلاغها، بایستی با این حیوان بیشتر آشنا میشد. به رفتار و حرکاتشان توجه بسیار میکرد. چندین فیلم و مستند درباره کلاغها دیده بود. دستآخر از این پرنده مرموز ترسیده بود اما منصرف نشده بود. نیرویی مرموز مرتب او را از این تصمیم منصرف می کرد اما او تصمیم گرفته بود که داستانش را هر طوری هست بنویسد با این وجود داستانش هیچوقت نوشته نشد. بیشتر بخوانید