کودکی که در آغوشش جا ماند
داستانک روز بیست و نهم لغت روز: مناقشه(بحث، جدل) بیست و نه روز پیش، تمرینی برای کلمه برداری طرحریزی کردم. تمرین به این قرار بود که در روز اول با یک کلمهی تازه، دوستان بپردازم. روز دوم کلمه روز اول
یک نویسنده ی عاشق هنر
داستانک روز بیست و نهم لغت روز: مناقشه(بحث، جدل) بیست و نه روز پیش، تمرینی برای کلمه برداری طرحریزی کردم. تمرین به این قرار بود که در روز اول با یک کلمهی تازه، دوستان بپردازم. روز دوم کلمه روز اول
وقتی مجموعه داستانهای کوتاهی با عنوان نه داستان از خالق ناطوردشت را میخواندم، به این فکر کردم که چقدر ساده و روان با شروع یک مکالمه داستان را پیش میبرد و تمام اطلاعات از دل گفتگوها بیرون میآید. برای همین
در یک کافه دنج کوچک دو دوست پشت میزی نشستهاند. چهار میز گرد با رومیزیهای سبز منقش به مربعهای سفید در کافه وجود دارد. غیر از آن میزی که دو دوست پشت آن نشستهاند، یک میز دیگر هم در
از لحظهای که در با آن شتاب بسته شد زندگیاش اسفناک شده بود. تا قبل از آن هیچ اتفاقی نتوانسته بود آن را این طور پریشان کند. اگر گلولهای به قلبش اصابت میکرد، دردش کمتر از این شکست عشق بود.
مردی عاشق دختری شد. دختر می داند که مرد عاشق است… سطر ابتدایی داستان «رمان» از مجموعه داستان«آمریکا وجود ندارد»، پیتر پیکسل تمرین ادامه نویسی تمرین خوبی برای بسط یک ایده است. ممکن است با انجام این تمرین یک داستان
مهری قصه من، خیلی مهربان و دوستداشتنی است و جز اسم مهری، اسم دیگری برازندهٔ او نیست. او زیباترین و خوش قلبترین زنی است که میشناسم. مثل یک مادر مهربان است. اصلاً شبیه مادرم است و دست پختش هم دست