جنگیدن و کنار آمدن با احساسات منفی

چند دقیقه مانده به افطار دستی نامرئی به گلویم چنگ انداخت و آن را عمیقن فشرد. اگر در آن لحظه کسی ازمن می‌پرسید چرا چهره‌ات در هم فرو رفته و اینطور بغ کرده‌ای؟ قادر نبودم حتی دهانم را باز کنم

ادامه مطلب »