اصالت و رضایت
ماحصل خواندن کتابهای موفقیت شغلی، شخصی و خودسازی، سردرگمی و تشتت افکار بود. (هرچند که همه این سردرگمیها یک نتیجه واحد داشت و آن شناخت بیشتر خود بود) در حالی که همه کتابها بر ارزشهای واحدی تکیه میکردند و دستورالعملهای
یک نویسنده ی عاشق هنر
ماحصل خواندن کتابهای موفقیت شغلی، شخصی و خودسازی، سردرگمی و تشتت افکار بود. (هرچند که همه این سردرگمیها یک نتیجه واحد داشت و آن شناخت بیشتر خود بود) در حالی که همه کتابها بر ارزشهای واحدی تکیه میکردند و دستورالعملهای
مدتها بود که در مسیر پیادهروی روزانه گروههایی از زنان و مردان را میدیدم که به صورت دسته جمعی در حال ورزش کردن در گوشهای از پارک هستند. هربار که رهبر گروه به من پیشنهاد میداد که به جمعشان
پدرم از کودکی به ما آموخته بود که وقتی به جنگل میرویم، هیچ زبالهای را در جنگل جا نگذاریم. همیشه کیسه زباله همراهمان بود و زبالههایمان را با خودمان میآوردیم و به نزدیکترین سطل زبالهای که میدیدم منتقل میکردیم. اگر
جایی خوانده بودم که خوابهایی که در طول شب میبینیم برگرفته از اتفاقات و تنشهایی است که در طول روز تجربه میکنیم؛ اما گاهی خوابها چنان عجیب و غریب هستند که نمیتوانیم آن را به هیچ اتفاقی در طول روز
قبل از تولد و زندگی دوباره در خیالی دیگر، قارچی بودم که از زمین خیس و مرطوب بعد از یک باران تند روییده باشم. قارچی سمی که اگر لمس میشد، سم را از طریق پوست به خون انتقال میداد. مراقب
زمانی بود که فکر میکردم که گردش و تفریح در طبیعت باعث اتلاف وقتم میشود و به جای آن در خانه مشغول مطالعه و خواندن دروسم بودم تا بتوانم از پس امتحاناتم بربیایم؛ اما گذر زمان ثابت کرد که