لیلا علی قلی زاده

فقر واژه در نوشته‌ی نویسنده نوپا

به دفتر یادداشت‌های روزانه‌ام مراجعه می‌کنم. در تاریخ پنجم دی ماه دو سال پیش درباره‌ی ضعفم در نوشتن این‌طور نوشته‌ام:

این روزها مطالعه کتاب‌های گوناگون جزو اولویت‌های من است به یک دلیل مهم:

احساس می‌کنم برای نوشتن به ابزار کلمه مجهز نیستم. تمکن مالی‌ام در این باره کم است.

ولی هرچه می‌خوانم، نوشته‌هایم چیزی را کم دارد. نوشته‌هایم از دایره واژگانی محقری بهره می‌گیرد و این مطالعات، عایدی زیادی برایم نداشته است.

فقر واژه از کجا ناشی می‌شود؟

فقر واژگان در نوشته‌ها به خاطر عدم مطالعه نیست چه بسا که نویسنده مطالعه زیادی هم داشته باشد. این حقارت به خاطر به کار گرفته نشدن واژه‌های تازه در نوشته‌های اوست. او مطالعه دارد؛ اما در بهت و حیرت نیست. از کلمات به سادگی عبور می‌کند. این عبور، نوشته‌هایش را خوار و خفیف می‌کند.

در سکانسی از سریال لیسانسه‌ها مسعود را می‌بینم که کلمه‌ای که تازه یاد گرفته است را در نامه‌اش استفاده می‌کند. نامه‌ای که از زبان دیگری نوشته است و همین باعث لو رفتنش می‌شود. به خودم می‌گویم باید مثل مسعود باشم. باید پوست کلمه‌ها را بکنم. باید کچلشان کنم. باید اسیرشان کنم تا خودشان بیایند و بگویند اصلن هرچه تو بگویی فقط دست از سر کچل ما بردار.

نویسنده باید با هر واژه به گونه‌ای برخورد کند که گویی اولین بار است که آن را می‌بیند و می‌شنود. بعد با آن واژه دست به خلق جمله و ترکیب جدید بزند یا با پسوندها و مترادف‌هایش بازی کند. اینگونه است که کلمه در دایره لغات نویسنده نفوذ می‌کند. بار دیگر به وقت نوشتن به سادگی بی‌آنکه به مخیله خود سر سوزنی فشار وارد آورد، آن را در نوشته‌اش به کار می‌گیرد.

نکته حائز اهمیت این است که میان کلمه‌برداری و جمله‌سازی و ساخت ترکیب جدید نباید فاصله‌ای باشد. این فاصله، نویسنده‌ی فراموش کار را سست می‌کند. همچنین از حیرت و بهتش کاسته می‌شود.

 

یک پیشنهاد برای به کار گیری کلمات تازه

برای بهره‌گیری کامل از تمرین کلمه‌بردای، تعهدی ایجاد کنید. مثلن با دوست هم‌نویستان متعهد شوید که طی صد روز، داستانک‌های کوتاه با کلمه‌های تازه‌ای که یاد می‌گیرید، بنویسید. مثلن امروز کلمه‌ی مهجور را یادگرفته‌اید آن را در داستانکتان استفاده کنید. روز بعد کلمه‌ی مبهوت را هم وارد داستانتان کنید. بدون آنکه مهجور را فراموش کنید. بعد از مدتی که هر روز از کلمه‌ی مهجور در داستان‌هایتان استفاده کردید، آن کلمه وارد دایره‌ی واژگانتان می‌شود. یادتان باشد با یک‌بار استفاده از یک کلمه جدید، آن کلمه را نمی‌توانید اسیر و عبد خودتان کنید و باز هم دایره واژگان شما فقیر می‌ماند.

تجربه‌ای از انجام تمرین

از آنجایی که هر ایده تا اجرا نشود، معایب و مزایای آن کشف نمی‌شود. دو روز بعد از مطرح کردن ایده، خودم آن را انجام دادم. یکی از دوستانم که روزهای اول را با من همراه بود، نگران روز صدم بود و من آن موقع تصوری از روز صدم نداشتم و فکر می‌کردم نگرانی‌اش بی‌مورد است.

روز اول با کلمه‌ای داستانک را نوشتم. دوستم هم با همان کلمات پیشنهادی من پیش می‌رفت. روز دوم کلمه‌ی دوم را هم به داستانک تازه که کلمه‌‌ی اول را یدک می‌کشید، اضافه کردم تا روز سیم. بعد از روز سیم، دیدم دیگر نمی‌شود با همین کلمه‌ها ادامه داد.

کلمه‌های تکراری، فضاهای تکراری را ایجاد می‌کنند. 

پس باید برخی از کلمه‌ها حذف می‌شدند. یعنی باید از روز هفتم به بعد کلمه‌هایی که هفت روزه شده بودند را از داستانک‌ها حذف می‌کردم. با این حذف آگاهانه، آرام آرام فضاها هم تغییر می‌کرد.

اما این حذف کردن هم معایبی داشت. تو باید مدام کلمه‌ها و داستان‌های قبلی را بررسی می‌کردی که کلمه‌ی اشتباهی حذف نشود.

پس این تغییر هم عملن بی‌فایده بود.

به این نتیجه رسیدم که روی کلمه‌هایی که تازه به دایره واژگانم اضافه شده حساسیت بیشتری داشته باشم و کلمه‌های قبلی را کمتر در نوشته استفاده کنم.

با این تغییرات بعد از یک هفته استراحت از روز هشتم مهر با داستانک سی و یکم برمی‌گردم.

برخی از داستان‌های نوشته شده در این چالش:

دنیا روی دیگری هم دارد

کودکی که در آغوشش جا ماند

اسطوره بلاهت

مسامحه‌ی یک پرستار

ظلمی داهیانه

قلب‌های زنده

نامه‌ای به ناشر از یک طنز پرداز عاشق

حاج پرویز

نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده

لیلا علی قلی زاده

10 پاسخ

    1. بله بله. تو کانالم دارم داستانک‌هم رو منتشر می‌کنم. داستانک سوم رو امروز نوشتم ولی هنوز منتشر نکردم. انقدر راحت شکل گرفت. داهیانه لغت روز اولم بود اصلن باهاش ارتباط نمی‌گرفتم اما روز سوم خود به خود اومد نشست تو داستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.