قدم‌های من در مسیر نوشتن مقاله

به دنبال کتاب‌های مفید باشید

هفته‌ی پیش که برای اولین بار وارد گروه هم‌نویسی زهرا شدم، برای نوشتن مقاله، موضوعی توجهم را جلب کرد. موضوعی که سال‌ها دغدغه‌ام بود ولی این روزها پررنگ‌تر شده بود. سعی کردم درباره‌ی آن بنویسم؛ اما اطلاعاتم کافی نبود و باید مطالعه می‌کردم. پس ضرب‌العجلی که برای اتمام مقاله تا پایان هفته تعیین کرده بودم، به کارم نیامد و مقاله نیمه‌کاره ماند. این هفته هم دوباره سعی کردم روی همان کار کنم؛ اما مطالعه‌ام مرا به سمت کتاب طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن و کتاب علی(ع) کشاند. چند صفحه‌ای را که خواندم، فکر کردم که چقدر کتاب‌های خوبی در این‌سال‌ها منتشر شده است؛ اما ما به دلیل عدم آگاهی و شاید عناد و لجبازی سمت این کتاب‌ها نمی‌رویم و فقط با دیدن عنوان این کتاب‌ها از برابرشان به سادگی رد می‌شویم.

دوستان خوب پیدا کنید

سپیده دوست نویسنده‌ام این‌روزها در حال حفظ قرآن است. به واسطه وبلاگ او هر روز آیه‌ها را مرور می‌کنم. آیه ۷ سوره بقره و آیه ۱۰ آن را خیلی دوست دارم و دلم می‌خواهد هیچ وقت مصداق این دو آیه نباشم. گاهی که لجبازی می‌کنم و دچار شک و تردید نسبت به حقانیت دین می‌شوم به خودم می‌گویم نکند مصداق آیه ۷ شده‌ام. دیروز در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در مورد مسئله رهبانیت خواندم که از اساس اشتباه است. اینکه به خاطر ترس از گناه ساکن دیر شوی و گوشه نشین بشوی اشتباه است. اسلام می‌گوید باید ایمان خودت را بالا ببری و بعد وارد جامعه بشوی و به اصلاح جامعه بپردازی نه اینکه خودت را به خاطر ترس از گناه از جامعه دور کنی.

مطالب خوب و مفید را اشاعه دهید

به همسرم درباره‌ی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن گفتم:«به عنوان یک اهل قلم، مهم‌ترین وظیفه من این است که مطلب خوبی که می‌خوانم را اشاعه دهم و این کتاب فوق‌العاده است. به او گفتم هرچند که با خیلی از سیاست‌های این حکومت مخالف هستیم؛ اما نباید لجبازی کنیم و باید اگر مطلب خوبی هست منتشر کنیم و اگر کاری از دستمان برمی‌اید انجام دهیم تا اوضاع جامعه بهتر شود. این‌که یک عده هرچه آن‌طرفی‌ها درباره ضعف سیستم و حکومت می‌گویند، را قبول می‌کنند، از روی ناآگاهی‌شان است.»

به دوستم هم که پر از شک و تردید بود، گفتم: «حرف هیچ کسی را قبول نکن. برو و کتاب بخوان و تحقیق کن. نگذار از عدم آگاهی‌ات استفاده کنند و تو را به چپ و راست و شمال و جنوب بکشانند.»

به توصیه‌های ارزشمند توجه کنید

حالا شاید این مقاله‌ای که قرار است درباره‌ی آن بنویسم کمی طول بکشد؛ اما در طی این مدت حتمن از روند مطالعه‌ام و مطالب مفیدی که می‌خوانم خواهم نوشت. از اول هم که وارد مسیر نوشتن شدم هدفم این بود که برای جامعه‌ام مفید باشم. دیروز در کلاس نویسندگی استاد از کتابی حرف زد که نویسنده‌ی آن ادعا داشت که اگر برای بهتر شدن دوازده نفر از دوستانمان تلاش کنیم و گامی در جهت رسیدن آن‌ها به اهدافشان برداریم، نتیجه‌اش را در زندگی خودمان خواهیم دید و نمونه‌هایی از این قبیل افراد را هم در کلاس نویسندگی مثال زدند. یکی از آن‌ها نازنین ایمانی است. حالا که به واسطه فضای وبلاگ تریبونی دارم که می‌توانم از پشت آن سخنرانی کنم. چه خوب است که سخنرانی‌های مفیدی داشته باشم که به کار دوستانی که قدم رنجه می‌کنند و تا اینجا می‌آیند، بخورد. برای همین سعی می‌کنم که از تجربه‌ها و مطالبی که برایم مفید بوده در اینجا بگویم و امیدوارم که در این مسیر درست عمل کنم.

نوشته شده توسط لیلا علی‌قلی زاده