لیلا علی قلی زاده

خودشناسی و عشق به خود


خودشناسی و عشق به خود

خودشناسی و خوددوستی

در مطالب قبلی گفتیم که یکی از اهداف خودشناسی، پرورش ویژگی‌های مثبت اخلاقی است که در فطرت ما وجود داره. یکی از ویژگی‌هایی که در درون تمام افراد به صورت پنهان و ناخودآگاه وجود داره، ویژگی خود دوستی و عشق به خود است. خود دوستی یکی از ویژگی‌های اصلی است که می‌تونه تأثیرات زیادی روی زندگی ما داشته باشه. خود دوستی ممکن است در برخی از افراد به دلیل کمبود عزت نفس، کمرنگ شده باشه و در برخی دیگه پر رنگ‌تر باشه.

با شناخت و تسلط بر ضمیر ناخودآگاه می‌تونیم به جنبه‌هایی از وجودمون که باعث می‌شه خودمون رو دوست نداشته باشیم، پی ببریم.

ضمیر ناخودآگاه و خوددوستی

ذهن انسان در دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه فعالیت می‌کنه. ما در سطح خودآگاه تصمیم می‌گیریم چه کاری انجام بدهیم یا انجام ندهیم؛ اما زندگی ما تحت تأثیر ضمیر ناخودآگاه است و اتفاقاتی که برای ما رخ می‌ده همه و همه به ضمیر ناخودآگاه ما ارتباط داره.

در کودکی دریچه‌های این ضمیر ناخودآگاه باز است و  برنامه ریزی می‌شه؛ اما هرچه که بزرگ‌تر می‌شیم، دریچه‌ها بسته می‌شه و ما دیگه نمی‌تونیم به سادگی روی ضمیر ناحودآگاه خودمون تأثیر بگذاریم و اگه در دوران بزرگسالی مرتب برای ما اتفاق‌های بد رخ بده، باور می‌کنیم که این سرنوشت ما  هست و حتماً ما لایق خوشبختی و ثروت نیستیم.

برای درک بهتر این مطلب چند مثال می‌زنم.

کودکی رو تصور کنین که در بچگی پدر و مادرش مرتب به اون می‌گفتن که تو هیچی نمی‌شی. مرتب او رو تحقیر می‌کردن و با سرزنش‌ کردن او، این باور رو در ذهن اون بچه ایجاد کردن که لیاقت نداره و دوست داشتنی نیست. این فرد در بزرگسالی دقیقاً همون اتفاق‌هایی که خانواده‌اش برایش پیش بینی می‌کردن رو پیش روی خودش می‌بینه و بعد پیش خودش می‌گه: «پدر و مادرم می‌دونستن من هیچی نمی‌شم.»

در صورتی که این طور نیست. ذهن ناخودآگاهش با اطلاعاتی که در کودکی دریافت کرده، کل زندگی اون فرد رو کنترل کرده و عملاً اجازه نداده تا اون فرد کاری ورای باورهایی که در ذهنش ثبت شده رو انجام بده.

علاوه بر اینکه اطرافیان ما در کودکی ما می‌تونستن روی ضمیرناخودآگاه ما تأثیر بگذارن، عوامل وراثتی و ژنتیکی هم می‌تونن اطلاعاتی رو روی ضمیرناخودآگاه ما ثبت کنن.

به عنوان مثال ضمیر ناخودآگاه وظیفه حفظ بقا انسان رو به عهده داره و انسان اولیه به دلیل شرایط پر خطر زندگی نسبت به هر گونه تغییری که بقای اون رو به خطر می‌انداخته احساس خطر می‌کرده. طبیعی که ما به صورت ناخودآگاه نسبت به محیط اطراف مون با احتیاط برخورد کنیم. چون این احساس خطر از گذشته‌ای خیلی دور در وجود اجداد ما بوده و به صورت یک ژن به ما منتقل شده. پس طبیعی که افراد نسبت به موقعیت‌های جدید واکنش نشون بدن و به راحتی نخوان زندگیشون رو تغییر بدن.

خبر خوب این است که ما الانم اگه بخواهیم می‌تونیم اطلاعاتی که روی ضمیرناخودآگاهمون ثبت شده رو تغییر بدیم؛ اما قبل از هرچیزی باید خودمون رو کامل بشناسیم و ببینیم چه باورهای غلط و اشتباهی در ضمیرناخودآگاه ما ثبت شده که در قدم بعدی بخواهیم او‌ها رو تغییر بدیم.

برای اینکه بتونیم خودمون رو دوست داشته باشیم بایستی یکسری باورهامون رو تغییر بدیم و این تغییر برای خیلی از افراد به سادگی میسر نمی‌شه.

خود دوستی یک سبک زندگی هست و خیلی ها از اینکه بخوان سبک زندگیشون رو تغییر بدن به دلایلی که گفته شد، ترس دارن و این کار براشون ساده نیست.

حالا که تا حدودی با کارکرد ضمیر ناخودآگاه آشنا شدین بهتره یک تعریف از خود دوستی ارائه کنیم.

خوددوستی چیست؟

به پذیرفتن کامل تمام احساسات منفی و مثبت خودمون، با مهربانی و احترام رفتار کردن با خودمون، میل به رشد و داشتن احساس شادی و رضایت درونی، خود دوستی می‌گن.

ویژگی‌های فردی که خودش را دوست دارد چیست؟

با تعریفی که در بالا گفتیم فردی که خودش رو دوست داره:

  • به ارزش‌ها و احساسات مثبت و منفی خودش احترام می‌گذاره و خودش رو مرتب با دیگران مقایسه نمی‌کنه.
  • اگه در وجود خودش احساس خشم، ترس، ناراحتی، غم یا بیزاری از چیزی رو می‌کنه از خودش بدش نمیاد و اون احساسات رو انکار نمی‌کنه.
  • احساسات منفیش رو با تمام وجود می‌پذیره. مثلاً اگه در یک موقعیت خاص ترسید، خودش رو سرزنش نمی‌کنه.

ما به صورت ناخودآگاه نسبت به خیلی از حوادث دور و برمون نگران هستیم و احساس خطر می‌کنیم؛ این دلیل نمی‌شه که اگه کسی در شرایط مشابه ما نترسید و ما ترسیدیم، مرتب خودمون رو با اون فرد مقایسه کنیم و احساس حقارت کنیم.

  • فردی که خودش رو دوست داره، با پذیرش نقاط ضعف خودش به یک صلح درونی می‌رسه. اگه بتونه در جهت برطرف کردن اون‌ها تلاش می‌کنه و اگر هم نتونه کاری برای اصلاح اون‌ها بکنه، با خودش کنار میاد و مرتب خودش رو با دیگران مقایسه نمی‌کنه.

وقتی خودتون رو دوست داشته باشین، با یک دید مثبت به خودتون نگاه می‌کنین.

خود دوستی به معنی انکار اشتباهات یا ناراحت نشدن از دست خودتون نیست. شما می‌تونین بابت اشتباهی از دست خودتون ناراحت بشین و بخواهین اون رو جبران کنین؛ اما با این وجود باز هم خودتون رو دوست داشته باشین.

  • فردی که خودش رو دوست داره به خودش احترام می‌گذاره و در برابر درخواست‌های دیگران که مطابق با ارزش‌ها و اصول اخلاقی اون نیست، سکوت نمی‌کنه.
  • اینکه همیشه در برابر انتظارات دیگران کوتاه بیاییم یعنی خودمون رو دوست نداریم.

اگه خودمون رو دوست داشته باشیم، در برابر انتظارات بی جا دیگران کوتاه نمی‌آییم.

  • اگه خودمون رو دوست داشته باشیم از دیگران هم توقع بی جا نداریم.
  • همون طور که به خودمون احترام می‌گذاریم به دیگران هم احترام می‌گذاریم.
  • انسان‌هایی که خودشون رو دوست دارن، اطرافیانشون رو هم دوست دارن. خودشون رو جزئی از جهان هستی می‌دونن و به تمام موجودات عالم عشق می‌ورزن
  • افرادی که خودشون رو دوست دارن برای جلب توجه و کسب محبت دست به هر کاری نمی‌زنن
  • افراد خود دوست ارزش‌های واقعی دارن و بر طبق اصول و عقاید خودشون رفتار می‌کنن هرچند که مورد تایید خیلی‌ها نباشه.
  • افرادی که خودشون رو دوست دارن اصلاً دنبال تأیید گرفتن از هیچ کس نیستن
  • افراد خود دوست اصیل و واقعی هستن.

چطور تبدیل به انسان خود دوستی شویم؟

برای اینکه خودتون رو دوست داشته باشین لازم است قبل از هرچیزی خودتون رو بشناسین و ارزش‌های واقعی خودتون رو شناسایی کنین و چیزهایی که باعث شادی و رضایت درونیتون می‌شه رو مشخص کنین و دیگه از این به بعد سعی نکنین که به خاطر رضایت دیگران ارزش‌های خودتون رو زیر پا بگذارین یا اینکه فداکاری بیش از حد بکنین و بعد انتظار داشته باشین که دیگران خوبی‌های شما رو جبران کنن. اگه کاری رو با رضایت درونی برای کسی انجام بدین ارزش داره و اگه بابت انجام کاری رضایت ندارین، فقط به خاطر جلب توجه دیگران، اون کار رو انجام ندین.

سخن آخر

یادتون نره که شما لایق بهترین‌ها هستین و وجود هر انسانی ارزشمند است و هیچ وقت خودتون رو با دیگران مقایسه نکنین. چون هر انسانی منحصر به فرد است و نسخه کپی نداره؛ بنابراین وجودی که اصل و منحصر به فرد است، فوق العاده است و ذاتاً ارزشمند است.

لیلا علی قلی زاده

2 پاسخ

  1. خیلی خوب نوشتید خانم علی قلی زاده
    پایه دوست داشتن خودمون اینه که اول خودمون رو بشناسیم
    متاسفانه بیشتر خانواده ها به دلیل ناآگاهی تاثیرات بسیار بدی روی ضمیر ناخودآگاه بچه هاشون می گذارند

    1. بله . یادمه بچه که بودیم اجازه نمیدادن ما بلند بخندیم و با بلند خندیدنمون کلی مطالب خرافی میگفتن که ما هم باور میکردیم. من تو سن نوجوانی خندیدن رو بلد نبودم؛ اما با اگاهی که پیدا کردم خیلی مراقب دخترم هستم که افرادی که اگاهی ندارن ذهنش رو خراب نکنن و شادیش رو از اون نگیرن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.