وابستگی عاطفی مانعی برای رسیدن به اهداف
.
وقتی در مسیر رسیدن به اهدافمان گام برمیداریم با جادهای صاف و مستقیم روبرو نیستیم. جاده پیش رویمان جادهای پرپیچوخم و کوهستانی است که حرکت در آن نیازمند این است که مشکلات و موانع را شناخته و بتوانیم از آنها عبور کنیم. برخی از موانع بهسادگی دیده میشوند؛ بنابراین ما سعی میکنیم آنها را برطرف کنیم؛ اما موانع دیگری هم هستند که مانند بندهایی نامرئی دست و پای ما را میبندند و اجازه عبور به ما نمیدهند. وابستگی عاطفی یکی از همین موانع است. گاهی اصلاً متوجه نیستیم که به وابستگی عاطفی دچار هستیم. بااینکه بهشدت از آن رنج میبریم و ضربههای بسیاری میخوریم؛ اما چون متوجه آن نیستیم، کاری در جهت رفع آن صورت نمیدهیم. یکی از موانع رسیدن به اهداف وابستگی عاطفی است؛ اما وابستگی عاطفی چیست و چطور میتواند مانع رسیدن به اهداف شود؟ در این مقاله قصد داریم شما را با این مانع آشنا کنیم و راهکارهایی برای غلبه بر این مانع یعنی وابستگی عاطفی به شما ارائه دهیم.
وابستگی عاطفی چیست؟
وابستگی عاطفی نوعی نیاز عاطفی و روانی به فرد دیگری نامیده میشود که بدون وجود او فرد وابسته، در زندگیاش به مشکل برمیخورد. درواقع فرد وابسته طوری به دیگران وابسته میشود که فکر میکند بدون حضور دیگری نمیتواند تعادل روانی داشته باشد. وابستگی، روی افکار و رفتار فرد چنان تأثیری میگذارد که مانع از شکلگیری شخصیت فرد میشود. به طریقی که تمامی زندگی فرد منوط به حضور شخص دیگر بوده و از دست دادنش سبب برهم خوردن تعادل روانی شده و تمامی کارهای روزانه وی را دچار اختلال میکند. در قالب یک جمله میتوان گفت؛ ما در ارتباط با کسی یا چیزی آنچنان مجذوب شدهایم که احساس میکنیم با نبودن آن، ما نیز نابود میشویم در این حالت، ما بهشدت به نیاز عاطفی که میان ما و آن شخص شکلگرفته است عادت کردهایم. این وابستگی ممکن است در برهههای زمانی مختلفی صورت بدهد. وابستگی عاطفی بهنوعی شبیه به اعتیاد به یک ماده مخدر است که فرد برای ترک آن نیاز به ارادهای قوی دارد. وابستگی عاطفی اگر درست تشخیص داده شود، فرد باید نیروی اراده خود را به کار بیندازد تا از آن رها شود؛ اما مشکل اساسی این است که گاهی شخص مبتلا به وابستگی عاطفی اصلاً متوجه این وابستگی نیست. برای حل یک مشکل ابتدا باید آن را تشخیص داد. تا زمانی که فرد متوجه وجود مشکل نیست، کاری برای برطرف کردن آن نمیکند.
وابستگی عاطفی اشکال متفاوتی دارد. برای آگاهی از این اشکال تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
وابستگی عاطفی چطور میتواند مانع رسیدن به اهداف شود؟
در این تعریف ما ممکن است به یک فرد یا یکچیز وابسته شده باشیم. این وابستگی میتواند در خانواده باشد یا به یکی از دوستان یا به یک وسیله خاص در هر شکلی که باشد، با استرسی که ناشی از هیجانات ارتباط یا عدم ارتباط به وجود میآید، تمرکز فرد بههمریخته و مانعی برای رسیدن او به اهدافش میشود. هر نوع دوست داشتن و علاقهای که شکلی افراطی به خود بگیرد و باعث شود، فرد تمام فکر و ذکرش فرد دیگری یا شیء خاصی باشد، وابستگی عاطفی است و نشان از به ریختن تعادل روانی فرد دارد.
افراد وابسته در رابطه عاطفی اکثر مشکلات را متوجه خود میدانند و «نه» گفتن برای آنها کابوس است، چون احساس شایستگی نمیکند. روابط افراد وابسته به سمت کسانی که رابطه سالم دارند، پیش نمیرود. بلکه بهسوی افراد باجگیر جذب میشود. البته منظور از افراد باجگیر افرادی نیست که بهصورت کاملاً آشکار شما را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. بسیاری از این افراد باجگیر ظاهری کاملاً موجه دارند. بسیار جذاب بوده و حرف زدن با آنها در ابتدا مانندِ مادهای مخدر باعث خوشی موقت میشود؛ اما آرامآرام شما را به سمت و سویی سوق میدهند که بتوانند از شما در جهت منافع خود بهرهکشی کنند. با درخواستهایی که از شما دارند، شما را در فشار روانی شدیدی قرار میدهند. وابستگی عاطفی و ترس از دست دادن یک نفر، ممکن است شما را به انجام آن خواستههای نامعقول وادار کند. خواستههایی که با ارزشها و معیارهای شما در تضاد است.
وابستگی نوعی باور ذهنی است که طبق آن فرد تصور میکند تمام احساس خوب و آرامش او در زندگی بهطور کامل درگرو حضور افراد یا یک سری شرایط و موقعیتهای خاص است. درنتیجه بدون داشتن آن عوامل خارجی فرد در ترس و اضطراب دائمی به سر میبرد. تجربه وابستگی در هر شخص ممکن است خفیف یا شدید باشد، در حالت خفیف ممکن است فرد با از دست دادن یک رابطه، شغل، موقعیت یا حتی شیء خاص تا مدتها احساس ناامیدی و سرخوردگی کند؛ اما در حالت شدیدتر فرد با از دست دادن عاملی که به آن وابسته بوده، ممکن است بهقدری دچار رنجش و حس پوچی شود که به جسم خود آسیب بزند یا حتی بخواهد به زندگی خود پایان دهد. درمان وابستگی عاطفی در مرحله خفیف قاعدتاً ساده است و افراد با یکسری راهکارها که در این مقاله ارائه میشود، میتوانند این وابستگی عاطفی را از بین ببرند؛ اما در مرحله پیشرفته لازم است که به درمانگر مراجعه کنند و از او کمک بخواهند.
شکلهای مختلف وابستگی عاطفی که سدی در برابر اهداف هستند.
وابستگی عاطفی به اشخاص
برخی از افراد ازلحاظ عاطفی و احساسی به دوست، والدین، همسر یا سایر افراد نزدیک خود وابسته میشوند توانایی تحمل دوری یا از دست دادن آنها را ندارند. آنها به دلیل ترس از دست دادن آنها همواره در درون خود در ترس و ناامنی به سر برده و ناخودآگاه به این وضعیت عادت میکنند. البته این وابستگی ممکن است به حدی نباشد که خود فرد متوجه آن باشد. در این وضعیت با این عدم امنیت نمیتوانند روی کارها و اهداف خود متمرکز شوند و اگر واقعاً کسی را که به او وابسته هستند، از دست بدهند، کل زندگیشان مختل میشود. این نوع وابستگی عاطفی زمانی برای شما بیشتر دردسرساز میشود که به شخص ناسالمی متمایل شده باشید و او با استفاده از شخصیت وابسته شما، باعث آزار و اذیت شما شود. البته در رابطه بین زوجین این نوع وابستگی باعث کارهای عجیبوغریب و گرفتن آزادی طرف مقابل و حسادتها و تعصبات بیجا میشود که برای هر دو طرف آزاردهنده میشود. اگر این نوع وابستگی درمان نشود، رابطهها سخت و طاقتفرسا خواهند بود.
یک راهنمایی:
اگر در روز عادت دارید به یک نفر خاص چندین بار زنگ بزنید و جویای احوالش باشید و بهمحض جواب ندادن تماس نگران شوید و با افراد دیگر که به شخص موردنظر شما دسترسی دارند، تماس بگیرید، شما ازلحاظ عاطفی دچار وابستگی هستید.
وابستگی فکری
فردی که ازلحاظ فکری به دیگران وابسته است بهطور مستقل، توانایی تصمیمگیری ندارد. به دلیل کمبود عزتنفس و عدم احساس خود ارزشی، از انتخاب لباس گرفته تا تصمیمهای مهم زندگی از دیگران تقلید یا پیروی میکند و به عبارتی، طرز فکر ثابت و الگوی مشخصی برای تصمیمگیریهای خود در زندگی ندارد. برای اینکه این نوع وابستگی را درمان کنید لازم است که عزتنفس و اعتمادبهنفس خودتان را بالا ببرید.
یک راهنمایی:
اگر بهتنهایی قادر به خرید کردن نیستید و همیشه نظر دیگران را درباره خریدهایتان جویا میشوید، برای انجام دادن کاری ساده تردید میکنید و درنهایت بهشرط اینکه نظر دیگران هم مثبت باشد آن را انجام میدهید، شما به وابستگی فکری دچار هستید.
وابستگی رفتاری
افرادی که ازلحاظ رفتاری به دیگران وابسته هستند توانایی پذیرش مسئولیتهای زندگی خود را ندارند. آنها معمولاً بهسختی میتوانند کارهای خود را بهتنهایی بر عهده بگیرند و همواره به دنبال همراه یا شریکی هستند که کار خود را به گردن او انداخته یا حداقل با همکاری او کارهای خود را انجام دهند. همیشه احساس نیاز به حضور کسی دارند و زمانی که مجبور شوند کاری را بهتنهایی انجام دهند یا تنها در مکانی حاضر شوند دچار احساس ناامنی و اضطراب میشوند.
وابستگی به والدین
افرادی که نسبت به والدین یا مراقب زمان کودکی خود وابسته بار آمدهاند حتی در بزرگسالی نیز هویت خود را با والدینشان تعریف میکنند. معمولاً این افراد یک یا همهی وابستگیهای فکری، عاطفی، رفتاری را در مورد والدینشان داشته و تا آخر عمر این الگو را ادامه میدهند.
یک راهنمایی:
اگر مرتب نظر والدینتان را برای انجام امور میخواهید، شما به والدینتان وابستگی دارید. بسیاری از والدین برای حفاظت از کودکانشان ناخواسته آنها را وابسته بار میآورند و این وابستگی متأسفانه تا سالها با آنها باقی میماند. خیلی از افراد وابستگی به والدینشان را یک مزیت دانسته و با گفتن اینکه من بسیار عاطفی هستم از مشکل خود چشمپوشی میکنند و هیچ کاری برای برطرف کردن آن انجام نمیدهند. موقعیتهای تحصیلی و شغلی خوب را به خاطر وابستگی افراطی که به والدینشان دارند، بهراحتی از دست میدهند.
وابستگی به شغل یا موقعیت اجتماعی
افرادی که تمام حس آرامش و خوشحالی خود را به شغل و درآمد یا موقعیت اجتماعیشان گره میزنند و بدون داشتن هریک از این موارد دچار حس پوچی و بیارزشی میشوند، دچار این نوع وابستگی هستند. این افراد از سایر جنبههای زندگی خود نیز بازمیمانند.
یک راهنمایی:
اگر همین حالا شغل و موقعیتی دارید که فکر میکنید از دست دادن آن باعث شکست بزرگی میشود و حاضرید به خاطر آن تمام روابط اجتماعی و مراوده با دوستانتان را کنار بگذارید، شما دچار این نوع وابستگی هستید.
وابستگی به عادتهای قدیمی و خاطرات
بسیاری از افراد به دلیل اینکه یکبار در کاری شکستخوردهاند هرگز دوباره آن را امتحان نمیکنند و دچار بیماری ترس از شکست شدهاند. با یادآوری مداوم رنجها و خاطرات تلخ گذشته، درواقع گذشته خود را بارها و بارها زندگی میکنند؛ و دست به تجارب جدید نمیزنند. اینگونه افراد نیز در عادتها و خاطرات گذشته گیرکردهاند و با وابستگی به آنها بهطور ناآگاهانه و شاید هم آگاهانه به زندگی خود آسیب میزنند. متأسفانه این نوع از وابستگی چندان ملموس نبوده و شاید فرد هیچوقت متوجه نباشد که علت توقف و حرکت نکردنش چیست. او ادعا میکند که باید احتیاط کند و بیگدار به آب نزند؛ اما درواقع هیچ کاری انجام نمیدهد و تنها خاطرات شکستهایش را بارها در ذهن مرور میکند.
وابستگی به محیط و اشیاء
یکی از مواردی که به شکل ملموس میتوانید ببینید وابستگی عاطفی به یک شیء خاص است. یکی از اشیایی که افراد در این قرن به آن بهشدت وابسته شدهاند، تلفن همراهشان است. بدون تلفن همراهشان هیچ کجا نمیروند. انواع نرمافزارها و دادهها را در تلفن همراه خود حمل میکنند. آن را به پیادهروی، رختخواب و هرجایی که فکرش را بکنید میبرند و حتی موقعی که در حال کار کردن هستند، آن را در حالت آنلاین میگذارند و مرتب با صدای دینگ و دینگ آن، به سمت تلفن همراهشان خیز برمیدارند. البته این وابستگی صرفاً به تلفن همراه خلاصه نمیشود و ممکن است موارد دیگری را هم در بربگیرد. مثلاً اگر فردی هستید که ارزش بسیار زیادی برای اشیاء قدیمی قائل هستید و شروع به جمعکردن وسایل اضافی میکنید. یا لباسها و ظروفی که استفاده نمیکنید را به گمان اینکه روزی به کارتان بیاید در خانه و کمدتان انباشته میکنید. محیط کار یا شهری که دوستش ندارید و باعث پیشرفتتان هم نمیشود را ترک نمیکنید، دچار این نوع از وابستگی نسبت به محیط و اشیاء هستید.
وابستگی عاطفی در زنان
اشکال وابستگی عاطفی که در بالا ذکر شد در هر دو جنس مرد و زن وجود دارد؛ اما با نگاهی به تاریخ و هویت زنان متوجه میشویم که زنان بیشتر از وابستگی عاطفی رنجبردهاند و در جهت رسیدن به اهدافشان هیچ تلاشی نکردهاند. زنان به خاطر روحیه لطیفشان و ستایش این روحیه از جانب مردان و سلطهجویی بسیاری از مردان، خواسته یا ناخواسته دچار نوعی وابستگی عاطفی بودند. میل به ستایش و تعریف و تمجید از آنها موجوداتی ساخته بود که خودشان را فراموش میکردند و تنها در جهت حفظ روابطشان با شخص کنترلکننده، تن به هر خواستهای میدادند. متأسفانه تاریخ مرتب تکرار میشود. شاید شکل زن امروز با زن دیروز متفاوت باشد. شاید به نظر برسد که زن امروز نسبت به زن دیروز قویتر است؛ اما این پیشینه تاریخی که هزاران سال در رگهای او جریان داشته است دست از سرش برنمیدارد و گاه و بی گاه خودش را نشان میدهد؛ اما چطور میشود از این وابستگی عاطفی که مانع از رسیدن به اهداف است خلاصی پیدا کرد. چطور میشود بهمحض وقوع آن را شناسایی کرد و راهحلی برای آن پیدا کرد؟ شاید ریشه تمام مشکلات ما از عدم آگاهی ما باشد. آگاهی میتواند راهکاری برای درمان تمام این وابستگیها و مشکلات دیگر باشد.
راهکارهایی برای از بین بردن وابستگیهای عاطفی
هر یک از اشکال وابستگی که در بالا ذکر شد، راهحل خاصی را میطلبد؛ اما اولین قدم شناسایی آن است.
در مراحل بعد و بهصورت کلی سعی کنید:
اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید. افرادی که اعتمادبهنفس قوی دارند، به دیگران وابسته نمیشوند.
- عزتنفس خود را بالا ببرید و با خودتان واگویه های مثبت و خوشایند داشته باشید.
- هر وقت احساس کردید که بدون حضور کسی یا چیزی خوشحال نیستید، باید تمرکز خودتان را روی اهدافتان بگذارید.
- برای خودتان وقت بگذارید و سعی کنید مدتی تنها باشید و فکر کنید.
- سرخودتان را با تلفن همراه و تمیزکاری و چیزهای دیگر گرم نکنید فقط فکر کنید و از خودتان بپرسید چقدر وجود یک نفر یا یکچیز در زندگی من تأثیرگذار است؟
- افراد منزوی بهشدت در معرض وابستگی عاطفی هستند. پس سعی کنید دایره اجتماعی خودتان را گسترده کنید تا به شخص خاصی وابسته نشوید.
- در بسیاری از موارد خودتان تصمیم بگیرید. غلبه بر وابستگی عاطفی شما را ملزم به انتخاب منطقی میکند. خصوصاً مواردی را که خودتان انتخاب میکنید. به دیگران اعتماد نکنید تا با شما صحبت کنند یا از طرف شما تصمیم بگیرند. دقیقاً از خود سؤال کنید که از زندگی چه میخواهید و از رسیدن به آن نترسید. به خود و غرایز خود اعتماد کنید و ازآنچه میخواهید یا فکر میکنید، اطمینان داشته باشید.
- مدام برای انجام کارهایتان از دیگران اجازه نگیرید. به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید.
- در آخر اگر نمیتوانید بر وابستگی عاطفیتان غلبه کنید از دیگران کمک بگیرید.
بههرحال هرکدام از اشکال وابستگی عاطفی را که داشته باشید، برای رسیدن به اهدافتان نیازمند آن هستید که از آنها عبور کنید. توجه داشته باشید که وابستگی عاطفی بااحساس عشق و علاقه متفاوت است. ممکن است هم به شما و هم به شخصی که به آن وابسته شدهاید صدمه بزند؛ بنابراین برای داشتن تمرکز باید احساس رضایت و خوشحالیتان را از اشخاص یا ابزار خاصی تأمین نکنید و تنها در راه رسیدن به اهدافتان با هر گامی که به جلو برمیدارید، این احساس را دریافت کنید. شما میتوانید در این مسیر به همه عشق و محبت بورزید به آنها بی توقع ببخشید و از آنها هیچ انتظاری نداشته باشید و شادیتان را بهصورت درونی از سرچشمههای وجودی خودتان تأمین کنید.
سخن آخر:
امیدواریم که مقاله بالا برای شما مفید بوده باشد و اگر نشانههایی از هر نوع وابستگی عاطفی را در خودتان میبینید، قبل از اینکه دیر شود و شکل شدیدی به خودش بگیرد برای برطرف کردن ان اقدام کنید. توجه داشته باشید که وابستگی عاطفی استرس شدیدی را به همراه میآورد که اجازه هیچگونه حرکت و فعالیتی را به شما نمیدهد و شما را متوقف میکند؛ بنابراین تا دیر نشده، برای برطرف کردن آن اقدامی بکنید.
برای خواندن مقالات بیشتر میتوانید به وبگاه دست نوشته های یک نویسنده نوپا، لیلا علی قلی زاده مراجعه نمایید.
2 پاسخ
عالی بود لیلاجان
سپاس عزیز دل