حواسمان باید به جوانان باشد.
من به سراغ اینستاگرام نمیروم. چون نه فرصتش را دارم و نه اینکه حوصله بحثهای براندازها را. اگر براندازها خودشان فکری برای بعد از براندازی داشتند، مشکلی نبود؛ اما متاسفانه هیچ فکری هم ندارند. از انقلاب ۴۵ سال میگذرد و تازه آقایان فهمیدهاند که بدون فکر نمیشود حکومت را اداره کرد و این فکر فقط نباید در حوزه خاصی باشد و لازم است که در تمامی حوزهها کارشناسانه عمل کرد.
اما از حرفهای این و آن میشنوم که آنوریها کارشان را خوب بلدند. جوانی بیاد و بگوید که توبه کردهام از راه خدا و دیگران برایش کل بکشند. این از آن حرفهاست. دنبال کردن راه خدا که مختص دین اسلام نیست. همه ادیان همین را میگویند. همه ادیان مقصدشان یکیست. رسیدن به آن قطب از وجود که برتر است. انسان از گلی خشک، متعفن و سیاه آفریده شد. داستان خلقت این را میگوید. سپس خداوند از روح خود در آن دمید و انسان تبدیل به موجودی شد که برترین آفریده خداوند شد. آفریدهایی که مسئولیت دارد. البته اگر بداند. انسان دو قطب دارد. یک قطب همان گل خشک و متعفن است و دیگری روح خدا. هدف تمام ادیان همین است که انسان را از آن قطب پایین و پست به سمت قطب بالا و روحانی خود ببرد. مذاهب مثل جریان برق هستند. تا جریان برق برقرار نباشد، الکترونها حرکت نمیکنند و ما زندگی حیوانی و مادی خواهیم داشت. حالا یکی در قرن بیست و یکم بیاید بگوید که از راه خدا توبه کرده است یعنی آنها که با اسلام دشمنی دارند، کارشان را خوب بلدند.
شنیدهام آنهایی که میخواهند اسلام نباشد، تمام تلاششان را کردند که محرم امسال رنگ ببازد و مردم برای عزای حسین(ع) به مجالس عزا نروند؛ اما امسال بر خلاف سالهای پیش کارهای خوبی انجام شده بود. بالاخره آن برنامه فرهنگی که کمبودش احساس میشد، روی روال افتاده بود.
سالهای پیش دستهها مردمی بود. دستههای عزاداری با طبل و ارکست و مداحهای آن ورآبی با صداهای بلند و گوشخراش، آسایش پیر و جوان، زن و مرد را بر هم زده بودند؛ اما امسال از آن دستهها خبری نبود حداقل محله ما امن و امان بود. همه آنهایی که شور را در دستگاه حسین(ع) میجستند، فهمیده بودند باید دنبال دستگاه موسیقی دیگری باشند و دستگاه حسین دستگاه شور نیست که دستگاه معرفت و عشق است.
با اینحال، امسال در جایجای شهر برنامههای فرهنگی خوبی صورت گرفته بود. سخنرانیهای خوب، برنامههای پرشور برای کودکان و برپایی نمایشگاههای حسینی در شهر، باعث شده بود که خیلیها در مجالس حضور داشته باشند.
بالاخره آقایان فهمیده بودند که خلائی وجود دارد و اگر آن را پر نکنند، دیگران دست به کار میشوند. به توپ و تشر و اخم و تخم نمیشود جوان را به راه راست هدایت کرد.
راه راست راه دل است. باید راه نفوذ به قلبها را پیدا کرد و بعد طناب حق را به آن متصل کرد.
امام علی(ع) در نامهای از نهجالبلاغه میفرمایند:« قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هرچیزی در ان کاشته شود، پذیرای آن است.»
اگر زمین را بایر بگذارید و هیچ چیزی در آن کشت نکنید، نتیجهاش این میشود که دیگران با برنامههای فرهنگی ضد دین خود آن را زیر کاشت میبرند.
حالا برنامههای فرهنگی حکومتی زیاد شده است. در شهر خودمان برای دختران مرتب جشن میگیرند. انشالله که این برنامهها ادامه دار باشد.
مداح اهلبیت باید باسواد باشد
اما هنوز یک ایراد اساسی وجود دارد. روزهای محرم فرصتی شد که در مجالس عزاداری زنانه شرکت کنم. متوجه شدم که در این مجالس، اگر روضه خوان بخواهد حدیثی یا روایتی بگوید، کسی به حرفش گوش نمیدهد به ناچار برای گرم بودن مجلسش بعد از خواندن زیارت عاشورا به سراغ مداحی میرود. به دلیل سواد کمش متاسفانه غالبن نمیداند چه میخواند و آنچه که میخواند افسانهای بیش نیست. مصیبت کربلا، کم مصیبتی نیست. لازم به افسانهپردازی نیست. اگر کسی به عمق مصیبت کربلا آگاه باشد، میداند که این مصیبت هر روز تکرار میشود. حسین(ع) امام شهید و گذشته است. مردم کوفه یکبار به امامشان پشت کردند و چنان داغی به دل مردم نشاندند که هزار سال است در عزای حسین(ع) هستیم. اما الان هزار سال است که ما مدام به امام حاضر پشت میکنیم و او را تنها میگذاریم. متاسفانه این را روضهخوان نمیگوید ولی از پچپچههای امام حسین(ع) با فرزندانش میگوید. محال است کسی آن نجواها را شنیده باشد؛ اما میگوید و با اینکار میخواهد داغ دلمان را زیاد کند. داغ دلی که با آگاهی نباشد، فایده ندارد. پایمان را که از مجلس بیرون بگذاریم، همه آن حس و حال از بین میرود.
کار فرهنگی دیگری که باید صورت بگیرد، همین است. تربیت روضهخوانها و مداحهای باسواد. اینطور نباشد که هرکسی ته صدایی داشت و اعتماد به نفس بالایی، بخواهد روضه بخواند. باید آگاهی باشد که بچهها عاشق این مجالس شوند. بچههایی که قرار است روزی این کشور را بسازند باید آگاه باشند. باید امامشان را بشناسند. امام حسین(ع) پر از کرامت است. کتابهای زیادی هم دربارهی امام حسین(ع) نوشته شده است؛ اما روی اشائه این کتابها کار نشده است. باید خودمان کتاب بخوانیم و بچهها را به کتابخوانی تشویق کنیم. به بهانه بچه بودن رهایشان نکنیم تا رسانههای ضد دین تربیتشان کنند. باید تربیت شویم و بعد تربیت کنیم. بدون اینکه خودمان را تربیت کنیم به سراغ تربیت دیگری نرویم که نتیجهاش میشود دشمنی،لجاجت و این حرف که خدا رو شکر که از راه خدا توبهکردهام.
این مقاله با کمک از کتاب علی(ع) دکتر شریعتی و علی و استمرار آن از سید عبدالمجید فلسفیان نگاشته شده است.
نویسنده لیلا علی قلی زاده
15 پاسخ
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
دریغ و صد حیف
واقعن هم همینطوره
فکر کنم این مقاله بخشی از چیزی باشه که گفتی داری راجع بهش تحقیق میکنی. اميدوارم منابع مفید و خوبی پیدا کنی و برای رسیدن به هدفت همینطور مصمم پیش بری.
بله عزیزم البته یکم بیماری من رو متوقف کرد ولی انشالله کمی که بهتر شدم کاملش میکنم
چقدر حرفای دل منم تو این متن بود. اونجا که حرف از مجالس زنانه شد و … . اونجا که حرف از حکومت و حکومتداری شد. روز ۲۵ ذیالحجه بود که بعد از نماز آقا شروع کرد به صحبت کردن. تشکر کرد از مردم و هيئتدارها. گفت هرسال بجای ارج نهادن به عید غدیر شروع میکردین پیشپیش به استقبال محرم رفتن و شهر در دل عیدغدیر سیاه پوش حسین میشد. امسال دیدم که هنوز پرچم مشکی در شهر بالا نرفته. یاد بگیریم که زیادهروی نکنیم و اگه عاشق واقعی هستیم. هر چیزی رو در جای خود ارج بنهیم و شادی هم در کنار هم برپا کنیم و …
بله افزاط و تفریط اصلن خوب نیست و زیاده روی در هر چیزی باعث میشه که ادم از اون زده بشه
ممنون از مقالهتون
انشاالله روزای خوب بیاد و انسان به آگاهی برسه
من فک میکنم هیچکس بتنهایی مقصر نیست
بله به نظر من هیچ کسی به تنهایی مقصر نیست. اگاهی جمعی که بالا بره اوضاع جهان بهبود پیدا میکنه
لیلا جون خیلی محکم و قوی نوشتی این مقالهرو.
اونجا که اسم امام زمان و پشت کردن بهش اومد، یه روضه یک خطی هم گفتی واسم.😢
بله ما آگاهانه پیش میریم به امید خدا تا زمین برسه به اهلش.💪🏻
به توکل نام اعظمت یا الله💙
سپیده جون تو خودت اینروزا منبع الهامم شدی.
انشالله
❤️❤️❤️
ممنونم لیلاجان بابت پرداختن به این دغدغه مهم. هر چه مقاومت در برابر چیزی قوی تر باشد، ان پدیده را محکم تر خواهد کرد. اسلام هم در برابر ممانعت ها ان شاءلله قدرتمندتر بروز خواهد کرد. اسلام مثل آبی جاری ست که در ریشه های جهان کم کم در حال جاری شدن است. تا چون دریایی جهان را در آغوش کشد، تا کشتیبان غائبمان بیاید و سکان کشتی نجات عالم را در دست بگیرد به فضل خدا.
سمیه جان چقدر کامنتتون دلنشین بود. انشالله که بتونیم در دوره غیبت کاری کنیم و تو ساحل منتظر کشتی نجات بمونیم
مسیر به سمت اسلام زدایی بود این سالها تا اسلام پروری
دقیقن همینطوری که میگید. کاش کمی دقت میکردند. ممنونم که مطلب رو خوندید و نظر دادید.