حداقل یک کتاب در زندگیتان بنویسید.
زندگی همه افراد پر از داستانهایی است که مختص به خودشان است که اگر با بیانی شیوا ارائه شود، میتواند، مخاطبان بسیاری داشته باشد. همه افراد نویسنده نیستند که بتوانند کتاب بنویسند اما همه میتوانند از تجربیات خود در زندگی، دفترچهای را به زبانی ساده تهیه کنند. نوشتن یک کتاب به آنچه در ذهن میگذرد، نظم میبخشد. اگر در حال یادگیری مطلب و مفهومی هستید، نوشتن درباره آن مفهوم، میتواند باعث شود که عمیقتر مطلب را بیاموزید. اگر در زمینهٔ خاصی مهارت دارید، میتوانید کتابی از مهارتها و فوتوفنهای کارتان به قلم خودتان بنویسید. در دوره توسعه فردی، افراد زیادی از صنفهای مختلفی شرکت داشتند. مدرس دوره همه را به نوشتن کتابی درزمینهٔ توسعه فردی تشویق کرد.
نوشتن کتاب در این زمینه باعث شده بود که به مسائلی که روزانه با آنها دستوپنجه گرم میکردم، دقیقتر و از زاویه دیگری نگاه کنم؛ همچنین باعث میشد، مطالعه بیشتری داشته باشم تا مفاهیمی که ارائه میدهم از عمق بیشتری برخوردار باشد. بنابراین نوشتن کتاب نظم خوبی به دانش و تجربیات شما میدهد؛ اگر دوست دارید که مهارتهایتان را به فرد دیگری بیاموزید شروع به نوشتن کتاب خودتان کنید تا چیزی از شما برای آیندگان باقی بماند.
لازم نیست حتماً کتابتان را چاپ کنید. شاید در کتابتان به مطالبی اشارهکنید که کاملاً خصوصی باشد، اشکالی ندارد اما بنویسید تا به ذهنتان نظم بدهید و در جریان نوشتن با اندیشه ورزی معنای زندگیتان را بیابید.
قبلترها که نوشتن برایم تفننی بود، سردرگمی عجیبی داشتم. نوشتن کمک کرد تا خودم و معنای زندگیام را بیابم.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده