تا حالا پیش آمده است که به خودتان بگویید این کار را به خاطر شخص خاصی انجام میدهم یا به خاطر وجود فرد خاصی در زندگی زندهام و زندگی میکنم و اگر روزی پیشآید که از زندگیم برود، دیگر قادر به ادامه حیات نیستم؟
خاطرهای از دوران کودکیم هست که درس بزرگی برایم به ارمغان آورد و من سالها با آن درس زندگی کردم و میکنم. روزی برس موضوعی با پدرم قهر کردم و به پدرم گفتم: «دیگه از فردا مدرسه نمیرم چون دیگه نمیخوام دختر درسخونی باشم که تو خوشحال بشی.» پدرم با چشمانی گرد شده از تعجب به من گفت: «مگه تا حالا برای من درس میخوندی؟ اگه برای من درس میخوندی بدون که من ترجیح میدم تو درس نخونی و بمونی خونه منم هزینهای برای کیف، کفش و لوازم مدرسهات ندم.»
من بهت زده از نوع رفتار پدر، به درسی که پدر پشت حرفهای تلخش داشت توجه نکردم و تصمیم به لجبازی گرفتم. من شاگرد اول مدرسه بودم و عاشق درس و مدرسه بودم و پدرم طوری وانمود میکرد که این شاگرد اول بودن من برایش اهمیتی ندارد. همان روز به پدرم گفتم: «حالا که اینجوریه ببین چه جوری درس میخونم.»
بعد از آن هر وقت که احساس کردم هدفی را به خاطر فردی دنبال میکنم، در اهدافم بازنگری انجام دادم و دیگر هیچ وقت کاری را به خاطر دیگری انجام ندادم. چرا که احساسات ماگذرا است. اگر به خاطر اثبات خودمان به دیگری کاری را انجام بدهیم، زمانی که آن فرد دیگر برایمان ارزشمند نباشد، آن کار را رها میکنیم و دیگر به دنبال هدف مان نیستیم. مارک منسون در وبلاگ خود نوشته است که اهدافی را دنبال کنید که برای خودتان باشد و نه برای دیگری. واقعیت این است که اهداف ما بهانهای هستند برای زندگی و شادکامی، افرادی که هدفی برای زندگی خود ندارند، در دام روزمرگی و افسردگی میافتند؛ برای اینکه به این بلا دچار نشویم بایستی همیشه هدفی داشته باشیم و زندگیمان را به اهدافمان گره بزنیم. اهدافی که دائم به روز میشوند و هیچ نقطه پایانی برای آنها نیست.
اگر بهانهی ما برای حضور در یک فرصت شغلی مناسب، وجود دوستی عزیز باشد، بدون حضور او محل کار برایمان سخت و ملالت بار میشود و دیگر قادر نیستیم محیط کار را تحمل کنیم یا اگر تنشی میان ما و دوستمان پیش بیاید، قطعاً از کارمان استعفاء میدهیم. متاسفانه خیلی از افراد هستند که زندگیشان را به وجود کسی یا چیزی پیوند میزنند. تنهایی به گردش و تفریح نمیروند و همیشه از اینکه همپا و همراهی ندارند، شکایت و گله میکنند. این افراد از زندگی لذتی نمیبرند و خیلی زود به دام افسردگی میافتند.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
4 پاسخ
آفرین به موضوع خیلی خوبی اشاره کردی
و اونوقت میشیم بادی به هر جهت
دقیقا
هدفهایی که به خاطر دیگران دنبال میکنیم حس رضایت واقعی ما را برآورده نکرده و زمانی متوجه این موضوع میشویم که زمان زیادی را از دست داده است.
دقیقا درسته