دوستی با افعال
لازمه نویسنده شدن، نوشتن و تمرین مداوم است؛ اما چه باید بنویسیم؟ کسانی که از روی تفنن مینویسند، معمولاً به این پرسش برنمیخورند. گاهی چشمه ذوق و قریحهشان، جوشان میشود و آنها آبی از این چشمه نثار دل خود میکنند؛ اما زمانی که دائم در حال نوشتن هستیم، بایستی دایره واژگان خود را بالا ببریم که از ملال نوشتن با کلمات تکراری دوری کنیم. یکی از تمرینهایی که میتوان با آن دایره واژگان را بالا برد، دوستی با افعال است. هر بار یک فعل را که کمتر به کار میبردیم، برگزینیم و سعی کنیم که متنی در حد چند خط یا یک بند با فعل مذکور بنویسیم.
فعل گریستن:
تمام شب را به حال خودش گریسته بود. بعد از سه سال و اندی نوشتن هنوز الفبای نوشتن را نیاموخته بود و در کوچه پس کوچههای شهر ادبیات گم گشته و سرگردان بود. با گریه در تک تک خانهها را میزد شاید ادیبی بیرون میآمد و با سخنانش تسلای دل گریانش بود؛ اما همه ادبا او را شناخته بودند. کار هر روزش بود. بی آنکه گامی بردارد در انتظار معجزه، شب و روز به درگاه خدا گریه زاری میگرد. میخواست بی زحمت، قریحه نویسندگی در وجودش نهادینه شود؛ اما این محال بود. امر محال، محال است. سالها باید خون میگریست که بتواند، بنویسد. بر روی دو زانو افتاده بود و از بس گریسته بود، سرشک چشمانش خشک شده بود که جوانی لاغر اندام از در درآمد و نگاهی پر مهر نثارش کرد. نگاه پر مهر جوان آبی بود بر آتش درونش و این بار گریهاش از روی درد نبود که از شوق بود. شوق یاری. جوان که خود این راه پر فراز و نشیب را رفته بود و مشقتها دیده بود، دست دخترک را گرفت و او را با خود همراه کرد و حالا دخترک در محضر آن جوان تلمذ میکند و با هر درس او، از شوق میگرید.
فعل خلیدن:
و من در هیچ آغوشی نخلیدم و هیچ گرمایی، امید را نزاد. جزآنکه خود آغوشی شدم برای زاده شدن در جهانی دیگر. مرگ در بطن زمین خلیده بود و گردونه زمین از این آغوش اجباری رهایی نداشت و گیاهان در سیاهی زاده شدند و چه رستنی بود. گیاهانی که به جای نور، تاریکی میپراکندند و تاریکی چنان زمین را در برگرفت که همه چیز در آن خلیده شد، حتی کام امید هم سرد شد و چه سرمایی که آغوشهایمان منجمد شد و دیگر هیچ زایشی در کار نبود. امید، آن آخرین قطره حیات، در آغوش مرگ، مرده بود.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
6 پاسخ
نوشتن با افعال تازه قلمت رو خلاق و زیبا کرده لیلاجان.
عهدیه جان واقعا استفاده از کلمات و افعال جدید راه رو برای ما روشن و شفاف میکنه.
آفرین لیلون
باید افعال رو هم بیارم تو کلمه بازی روزای یکشنبه
البته به امید خدا
موفق باشی عزیزم
خیلی خوبه که از افعال تازه استفاده میکنید.
زیبا نوشتید.
قلم پویایی دارید و ذهن خلاقی.
سپاس از شما .