ششمین جلسه از سمپوزیوم نویسندگی هم گذشت. مدت ها بود که راس ساعت هفت صبح در هیچ کلاسی حضور نداشتم. چهار جلسه اول را غیبت کردم. یعنی هرکاری کردم، نتوانستم راس ساعت درآن کلاس ها حضور پیدا کنم. اما به خودم قول دادم که جلسات بعدی را به هیچ وجه از دست ندهم. قائدتا حضور در کلاس و تعهدی که به خودم می دادم که راس ساعت هفت در کلاس حضور پیدا کنم در دراز مدت از من فرد بهتری می سازد. یادم میآید اوایل ازدواجم عادت داشتم که تا ساعت ده، یازده می خوابیدم. اما این عادت زشت و ناپسند دو هفته بیشتر طول نکشید. همسرم بهم پیشنهاد کرد که در چند کلاس ثبت نام کنم. فنی حرفه ای نزدیک خانه مان بود و من هم در چند کلاس که مربوط به کارهای اداری بود، ثبت نام کردم و هفت صبح سر کلاس ها حاضر شدم و همان روزها هم در یک انتشارات مشغول به کار شدم و دیگر وقتی برای خوابیدن و به بطالت گذراندن نبود. بعد آن کم پیش میآمد که صبح ها دیر از خواب برخیزم. همیشه بهانه ای برای زود از خواب بیدار شدن بود. حالا این کلاس ها دوباره باعث سحر خیزی ام شده و حسابی در کارهایم جلو افتاده ام. از این اتفاق تازه خیلی خوشحال هستم. وقتی افراد زیادی را می بینم که همه در جهت رسیدن به یک هدف صبح زود با انرژی فراوان در سر کلاس حاضر می شوند، انرژی مضاعفی پیدا می کنم و اگر گاهی در رسیدن به هدف دچار کاهلی و سستی شوم با مشاهده دوستان پر انرژی ام بیش از پیش در رسیدن به هدف پافشاری می کنم.
موضوع این هفته جلسات سمپوزیوم نوشتن یک مقاله بود البته نه به شیوه آکادمیک و دانشگاهی، بلکه مقاله ای که جنبه هنری هم داشته باشد. اولین چیزی که برای نوشتن مقاله یا هر مطلب دیگری بایستی به آن توجه نمود، خلق یک ایده مناسب است. برای خلق ایده مراحلی را باید طی کرد. اولین مرحله، جمع آوری مطالب است. درست مثل آشپزی برای پخت یک غذا بایستی مواد اولیه آماده باشد. پس اولین کار جمع آوری مواد خام می باشد. مرحله بعد کار کردن روی مواد اولیه است. آن ها را باید خوب بررسی کرد و ارتباط میان آن ها را پیدا کرد. مرحله سوم رها کردن کار است. حالا که مواد اولیه را داریم و خوب روی آنها کار کرده ایم، لازم است کمی از کار فاصله بگیریم و کارهای دیگری انجام دهیم تا آرام آرام ضمیر نا خودآگاهمان درگیر شود. بعد خود به خود ایده خلق میشود. بعد از خلق ایده است که می توانیم شروع به نوشتن کنیم و ایده خودمان را بسط و گسترش دهیم.
قبل از جلسه دیروز تصمیم داشتم روی مقاله ای کار کنم که موضوعش یکی از دغدغه های من بود. چرا برخی کارها را نیمه تمام رها می کنند؟ من بشخصه با این که همیشه در حال تلاش و فعالیت بوده ام، اما این عادت بد را داشته ام که کارها را نیمه تمام ول می کنم. وقتی برای این موضوع در اینترنت به جستجو پرداختم متوجه شدم که این مساله مختص به من نیست و برای خیلی از افراد پیش آمده است. بنابراین بعد از جلسه دیروز به جدیتم روی این تصمیم بیشتر شد.
کمی که به جمع آوری مطالب پرداختم و روی ارتباطات آن ها کار کردم. آن را رها کرده و سراغ مطلب دیگری رفتم. بعد از جلسه امروز که روشی برای خلق ایده در آن ارائه شده بود، متوجه شدم که هر مطلبی را می توانم با همین روش به یک مطلب خوب و مفید برای هر کسی تبدیل کنم و نوشته هایم را از حالت دل نوشته بیرون در آورم. آن را منسجم تر کنم و با استفاده از ارجاعات مختلف و خواندن مطالب دیگر نویسندگان راجع به موضوع انتخابی ام و استفاده از نظرات آن ها در بخش هایی از نوشته ام از نظر محتوایی هم مطلب بهتری را ارائه دهم.
این هم روز نوشت امروز لیلا علی قلی زاده از ششمین جلسه سمپوزیوم نویسندگی