معرفی کتاب
این کتاب نوشته نویسنده کتاب معروف ملت عشق است. الیف شافاک در این داستان هم به صورت غیرمستقیم مفاهیم تازه ای از معرفت و خداشناسی را به خواننده می آموزد. این کتاب از آن کتاب هایی نیست که بتوانی به یکباره تمامش کنی با اینکه جذابیت زیادی دارد اما نویسنده به عمد خواننده را وادار به تفکر می کند و در جاهایی مجبور هستی کتاب را ببندی و به دریچه جدید باز شده روبروی چشمانت خوب نگاه کنی.
سه دختر حوا آخرین رمان الیف شافاک است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. داستان این رمان در فاصله ی استامبول و آکسفورد و از سالهای دهه ی ۱۹۸۰ تا امروز اتفاق میافتد و قصه ی ایمان و دوستی، سنت و مدرنیته، عشق و خیانتهای غیرمنتظره است. صدیق خان، شهردار لندن، در فاینانشال تایمز نوشت که این بهترین کتابی بود که در سال ۲۰۱۷ خوانده است. سیری هاستوت نوشت: «الیف شافاک در این رمان خطرات و سردرگمیهای ناشی از گیر افتادن در فضاهای بینابینی را به ما گوشزد میکند. پَری، قهرمان رمان، در انتخاب میان پدر و مادرش، در میان عشق و نفرت نسبت به استاد پرجذبه ی دانشگاه، و میان وسوسههای کفر و ایمان گیر کرده است. الیف شافاک در رمان سه دختر حوا تمام کلیشههای ذهنی ما درباره ی شرق و غرب، آزادی و ستم، و درست و غلط را به هم میریزد». یادم می آید وقتی کتاب ملت عشق را خواندم تمام نگاهی که نسبت به مذهب و خدا داشتم عوض شد و بعد از بستن کتاب احساس عشق فروانی به خدا می کردم. تا قبل آن خدا را کسی می دیدم که منتظر است خطایی کنیم و بعد ما را مجازات کند. باید از این تفکری که داشتم شرمسار باشم اما نیستم آن خدا، را با آموزه های قبلی ام شناخته بودم. با خواندن کتاب ملت عشق، خداوند را سراسر عشق و دوستی و محبت یافتم. خدایی که خیلی راحت می توانستم با او صحبت کنم و هر روز به خاطر داشتنش شکر گذار باشم. با خواندن این کتاب هم یاد گرفتم که بیش از قبل در جستجوی خدا باشم و همه چیز را به راحتی نپذیرم. در وجود خدا و یکتایی اش شکی نیست اما به قول شاعر بلند آوازه ایران حضرت مولانا هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من، نگاه هایی که به خدا می شود به تعداد افراد روی زمین متفاوت هست و بایستی نگاهی را پذیرفت که بیش از هر چیزی به خدا شباهت داشته باشد. اگر به دنبال خواندن داستان هایی هستید که چیزی ورای داستان باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد، خواندن این کتاب را به شما توصیه می کنم.