نوشتن با کلمات تازه
یکی از دوستان در کارگاه قجر نویسی اذعان داشتند که کلمات تازه قدرت جادویی دارند که میتوانند روی سبک نوشتاری ما هم تاثیر بگذارند.امروز با کلمات تازهای که استاد مرحمت فرموده بودند، متن دیگری نوشتیم که پسندمان واقع شد. امیدواریم که مقبول طبع والایتان باشد.
کلمات تازه:
ناخواه، ناگزیر، ناچار، جرگه، خو، دمساز، کنارهگرفتن، گریختن، گوشه، پرهیز، ناگزیر، ناگریز، کوشابودن، کوشیدن، نیاکان، مزد، انجامپذیر، ورزیدن
داستانکی بر اساس کلمات تازه
در جرگه دوستان به دلیل احوالات تازهای که پدیدار شده بود، دمسازی نیافتم و ناچار از حلقه دوستان کناره گرفته در گوشهای عزلت گزیدم.
این پرهیز و دوری ورزیدن از جمعشان، مرا بیش از پیش به خلوت خود فرو برد. میکوشیدم در احوالاتم تدبر کرده تا ببینم چرا چنین حالتی به من دست داده است. سرانجام مزدم را گرفته با درک تازهای که از پیرامونم یافتم، توانستم از این خلوت تلخ بگریزم.
پدر میگفت که در ایامی میانه شباب و میانسالی، این حالت به تمام نیاکان ما دست داده است. پرهیز از بودن در جمع یاران از خصایل این حالت است. حالت بدی نیست. آدمی نیازمند آن است که گاهی گوشه نشین شود و از دور به مسائل نگاه کند و بیشتر بکوشد که خودش را بیابد. خواه ناخواه این حالت به سراغ تو هم میآمد. بختیار بودی که از آن حالت به سلامت بیرون آمدی و این بار به اختیار نه به اضطرار و آگاهانه میتوانی دوستانت را برگزینی. به دوستان و خصایلشان که فکر کردم دیدم، دیگر قادر نیستم که با آنها خو بگیرم و نیازمند یاران تازهای هستم که در مسیر حق مرا یاری کنند.
2 پاسخ
زیبا نوشتی لیلا جان. نوشتن با لغات جدید نیاز به خلاقت و زمان بیشتری داره. از عهده این کار خوب برامدی عزیزم.
ممنونتم