روی اخبار بد تمرکز نکنید.
در فلان قاره جنگلی سوخت. کره زمین نسبت به قبل سردتر شده است. مردی سر دخترش را برید و هزاران خبر دیگر. وقتی به دنبال اخبار باشیم. خبرهای بد خیلی راحت به سراغمان میآیند بیآنکه بتوانیم نقشی در اتفاق نیفتادن آنها داشته باشیم، مرتب خودمان را با این اخبار آزار میدهیم.
سالها پیش علاقه زیادی به خریدن روزنامه حوادث داشتم. همیشه در راه برگشت از مدرسه روزنامه مخصوص حوادث را تهیه میکردم و به خانه میآوردم. با خواندن اخبار مربوط به جنایتهایی که در سطح شهر اتفاق افتاده بود، مغزم را با خوراکیهای سمی و بدطعم پر میکردم. نتیجه این شده بود که نسبت به همه افراد مشکوک شده و با بدبینی به هرکسی که قصد داشت به من نزدیک شود، نگاه میکردم. بعد مدتی از ترس از خانه بیرون نمیرفتم. پدرم هم عاشق شبکه خبر بود. از بس خبرهای بد در شبکه پخش میشد، ما بهندرت لبخند پدر را میدیدیم و او همیشه ما را از قرار گرفتن در جامعه میترساند. بعدها یاد گرفتم که خودم را از اخبار دور نگه دارم. در صفحه مجازیام سعی میکردم به دنبال صفحاتی باشم که چیزی برای یادگیری دارند و به دنبال پخش اخبار نیستند. از تمام گروههایی که باعلاقه به دنبال پخش اخبار بودند، هم خداحافظی کردم و بهاینترتیب بود که توانستم آرامش ازدسترفته را به دست بیاورم. وقتی خبرها را دنبال نکردم، ذهنم برای انجام کارهای مهمتر متمرکزتر شد. یک مطلب را با تمام وجود فهمیدم. دنبال نکردن اخبار به معنای بیتفاوتی نیست. بلکه به معنای این است که تو به دنبال کارهای مهمتر و تأثیرگذارتر هستید.
کارهایی که میتواند زندگی خودت، اطرافیانت و جامعهات را بهتر کند.
از دیگر مضراتی که خبرها برای ما دارند این است که اخبار خطاهای شناختی ایجاد میکنند و باعث گمراهی ما میشوند. باعث میشود مثل یک فرد معتاد هر روز سر ساعت مشخصی به دنبال خبر باشیم و خودمان را دچار هراس و استرس کنیم. برای رهایی از خبر بد، خودمان را در دام خبر دیگری میاندازیم. خبرهای قدرت تفکر را از ما میگیرند و باعث میشوند ما فردی بیکار و منفعل باشیم.
بنابراین بیایید بهجای تمرکز روی اخبار به کارهای مهمتری رسیدگی کنیم تا دنیا را به دنیایی زیباتر تبدیل کنیم و اخبار بد را به حداقل برسانیم.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
2 پاسخ
ایول لیلا. چه کار خوب یکردی اینو نوشتی. انقدر بدم میاد از آدمایی که عاشق اینن هر چی خبر بده به سمع و نظر سایرین برسونن. توی ترکی ما بهشون میگیم «خییر سویلمز» یعنی کسی که اصلن راجع به خیر و خوبی حرف نمیزنه. راستی منم وقتی ده یازده سالم بود عاشق خوندن صفحهی حوادث بودم. اون موقع بهخاطر هیجانش میخوندم ولی بعدها که دیدم تا چه حد فضای ذهنمو مسموم کرده، ولش کردم. آفرین بهت این جملتو خیلی دوست داشتم.
دنبال نکردن اخبار به معنای بیتفاوتی نیست. بلکه به معنای این است که تو به دنبال کارهای مهمتر و تأثیرگذارتر هستید.
راستی من با توجه به شرایط ذهنی و فکری الانم به صورت کوپنی کامنت میذارم و این به منزله فراموش کردنت تو نیست لیلای قشنگ من😘.
کار خوبی میکنی که کوپنی کامنت میزاری. راستش من یه چند روزی بود که مثل بچهها شده بودم؛ اما امروز صبج که از خواب بیدار شدم و کتابی که داشتم میخوندم رو تموم کردم دیدم تغییر کردم و دیگه اون حس روزای قبل رو ندارم. کارت خیلی مهمتره و من درک میکنم. به کارت برس عزیزم. مرسی بابت این کلمه جدید که بهم یاد دادی