کلمه میدانم را فراموش کنید.
با کلمه میدانم دریچههای یادگیری بسته میشوند و ما هیچوقت قادر نخواهیم بود که به دنبال یادگیری علوم جدید برویم. سقراط دراینباره میگوید: «من عاقل هستم نه به این خاطر که همهچیز را میدانم بلکه به این خاطر که میدانم که نمیدانم.»
مدتها پیش طور خصوصی تدریس ریاضی داشتم. یکی از شاگردان بهشدت در کلاس درس مطیع و آرام به نظر میرسید و هر بار که مطلبی را آموزش میدادم و از او میپرسیدم که آن را یاد گرفته و متوجه شده یا نه او پاسخ مثبت میداد. من بر اساس گفته او بهسادگی از آن مطلب، با توجه به اینکه تجربه اول تدریسم بود، عبور میکردم؛ اما در کلاس دیگر، شاگرد دیگر مرتب سؤال میپرسید به حدی که کلافهام میکرد و من مجبور بودم چندین بار یک مطلب را آموزش دهم. در پایان شاگرد دوم نمرات خوبی در امتحان ریاضی کسب کرد؛ اما شاگرداول متأسفانه تنها نمره قبولی را آورد. کلمه میدانم تمام چاکراه های یادگیری را میبندد. شما برای مطلبی که فکر میکنید ساده است و بلد هستید، هیچ تلاشی نمیکنید که آن را عمیقاً یاد بگیرید. اگر مطلبی را عمیقاً یاد نگیرید، تنها از پس حل نمونههای کاملاً مشابه برمیایید. اگر مسئله کمی پیچیدهتر شود، از حل آن عاجز میشوید؛ اما اگر به دانسته خود با شک و تردید نگاه کنید، به صورتی که انگار هیچ نمیدانید و برای بار اول است که آن را میشنوید، با دقت بیشتری به مطلب گوش میدهید. در این حال ممکن است چیزهایی را متوجه بشوید که قبلاً نمیدانستید. درواقع یادگیریتان عمیقتر میشود. یکی از مسائل دیگر باعث یادگیری عمیقتر میشود، تکرار است. پسازاینکه به سراغ یک مطلب تکراری بروید، ناراحت نشوید.
در مورد اهمیت یادگیری همچنین می توانید به «یادگیرنده مداوم باشید.» مراجعه نمایید.
نوشتهشده توسط لیلا علیقلی زاده
4 پاسخ
با این که از این قسمت گذر کردهام اما مایلم بگم چرا تقاضا داشتم جمله پایانی انعطاف داشته باشد .
من خوانندگان کتاب شما را (با توجه به سنین مختلفی که خواهند داشت) فرزندان ، خواهران ، برادران ، پدرها و مادرها یا پدربزرگ و مادربزرگهای شما میدانم . بهیچوجه دلم نمیآید مطلبی را با صراحت و نومیدانه به آنها گوشزد نمایید . شما به درک و دانشی در توسعه فردی دست یافتهاید که ممکن است دیگران با آن روبرو نبودهاند . لذا شایسته است با تواضع و بسیار مهربانانه مفاهیم پایه این شاخه از علم را با آنان مطرح نماییم . آنها گرچه غریبهاند ولی مانند خانواده ما هستند .
بله فرمایش شما درسته
ایدهی یازدهم بلای جان افراد عجول است . محدودیت سنی هم ندارد . از بچه خردسال گرفته تا جوان برومند و یا حتی سنین بالاتر (مانند کسانی که فکر میکنند همه چیز را میدانند ولی با خوشخیالی گرفتار ورشکستگی مالی یا عاطفی میشوند) در این گروه دیده میشوند . این ایده با امتیاز ۱۰۰ (از ۱۰۰) قابلیت یک ایده مستقل را دارد و به موارد خوبی در آن اشاره کردهاید . آخرین جمله را میتوان با استفاده از عباراتی مانند “ممکن است” یا ” به احتمال زیاد” ، با انعطاف بیشتری به پایان رساند .
بدینصورت :
اگر مطلبی را کمی بپیچانند و از شما بپرسند ، به احتمال زیاد از جواب دادن به آن در میمانید .
نکته سنجیتون قابل ستایشه.