تردید در مورد انجام کارها
ما عادت داریم با پیش بینی موانع و سختی های پیش روی انتخابمان، از انتخابمان صرف نظر کنیم. اما استفاین گایز می گوید که به جای پیش بینی تجربه کردن را انتخاب کنید.
فرض کنید که در انجام کاری تردید دارید. بهترین انتخابتان این است که تا مطمئن شدن از انجام آن کار، آن را به تاخیر بیندازید. اما تاخیر به چه بهانه ای؟
پدر من همیشه عادت داشت که بگوید فردا و هیچ وقت فردای مورد نظرش نیامد. همیشه آرزوی رفتن به خانه ای روستایی را داشت اما تنها در حد آرزو ماند، چون مرتب با تردیدی که داشت، تصمیماتش را به تاخیر می انداخت.
پیش بینی کردن اولین دلیلی است که مردم در مورد انجام کارها، تردید می کنند.
پیش بینی به معنای پیش گویی و تصور کردن نتیجه کاری است. معمولا هم صحیح نیست.
یکی از ویژگی های ذهن ناخودآگاه این است که تمایلی به تغییر ندارد و سعی می کند افکار آگاهانه تان را متمایل به وضعیت سکون کند و ارائه دادن پیش بینی های ناصحیح یکی از راه هایی است که این کار را انجام دهد.
اجازه دهید تجربه معلم شما باشد.
پیش بینی بر پایه فرضیه و نظریه است. تنها راهی که می توانید از نحوه انجام کاری مطمئن شد، امتحان کردن آن است.
برای آنکه بیشترین نتیجه را بگیرید، همان طور که کاری را پیش بینی می کنید، آن را یادداشت کنید. سپس وارد میدان عمل شده و نتایجی که در واقعیت گرفتید را نیز یادداشت کنید. مطمئنا نتایج کاملا با هم متفاوت هستند.
بخش هایی از زندگی که نیاز به مقاومت بالایی دارند، از ظرفیت بالایی برای پیش بینی برخوردارند.
برخی از پیش بینی ها هم درست از آب در می آیند. اما حداقل سعی کنید عامل ازار دهنده در مورد کار را بیابید و با برنامه ریزی آن را به حداقل برسانید.
وقتی در مورد انجام کاری تردید داریم، آن را به تاخیر می اندازیم. دلایل به تاخیر انداختن کارها متفاوت است. ما به دلیل کاری نداریم. با بررسی عملکرد تاخیر، ریشه آن را می یابیم.
تعریف تاخیر: ناتوانی در وارد شدن از مرحله تصمیم به اجرا
مکانیسم تصمیم گیری به این صورت است که ابتدا تامل می کنیم و انتخاب هایمان را سبک و سنگین می کنیم و سپس ان ها را اجرا می کنیم.
اقدام به انجام کاری به این معناست که دیگر نمی توانید در آن زمان کار دیگری را انجام دهید.
اگر متعهد شوید که وظیفه ای را انجام دهید، فکرتان به مرحله اجرا تغییر جهت می دهد و شما اقدام به انجام کاری خواهید کرد.
افرادی که کارهایشان را مدام به تاخیر می اندازند و در مرحله تامل می مانند این است که نمی توانند خودشان را ملزم به انجام وظیفه ای خاص کنند.
کمال گرایی و ترس اولویت ها را وارونه می کند.
کمال گرایی ترس را به همراه می آورد یا به دنبال ترس خودش را نشان می دهد.
کمال گرایی و ترس با یکدیگر پیوند ناگسستنی ایجاد کرده اند.
مهمترین کارها معمولا وحشتناک ترین کارها هستند و کمال گرایان از انجامش می ترسند و مرتب آن ها را به تاخیر می اندازند و ترجیح می دهند به جای آن بازی کنند یا در صفحات وب بچرخند.
بسیاری از مردم از برچسب کمال گرایی به عنوان نقابی برای ترس هایشان استفاده می کنند.
در زندگی واقعی، شرایط کاری و نتایج به دست آمده از آن، هرگز در حد کمال نخواهند بود.
معمول گرا ها بهانه تراشی را در هم می شکنند و حس شکست را از بین می برند و قطعا پیروز می شوند. حتی اگر شکست بخورند، هم ان را بخشی از پیروزی می دانند چرا که از هر شکست درس می گیرند.
داستان غم انگیز تصمیم گیرنده کمال گرا
با گذر زمان شیرینی لذت های مداوم، بی مزه می شود و سختی های مداوم نیز، تلخی شان را از دست می دهند.
نیکو فریجا
آزمون و خطا راهیست به سوی پیشرفت
اگر اجازه بدهید که هر مشکلی شما را از کاری باز بدارد، خود را از یک زندگی پرمعنا محروم کرده اید. اگر تا جایی که توان دارید، برای هر آنچه که می خواهید، تلاش کنید، همه مشکلات را حل خواهید کرد.
تصمیم گیری سریع
زمان بندی، سختی کار، پاداش، ریسک، جایگزین ها و انتظارات و.. تصمیم گیری را سخت می کند.
اگر بعد از انتخاب در انجام کار تردید کنید دوباره به مرحله تامل باز می گردید و ذهن کمال گرایتان اجازه نمی دهد که کاری را صورت دهید.
من گاهی بین نقاشی کشیدن و نوشتن می ماندم و درنهایت هیچ کدام را انجام نمی دادم. اما حالا می دانم چه کار کنم هر کدام را که انتخاب می کنم، سریع ماشه را می کشم.
وقتی تصمیم گرفتید که کاری را انجام دهید سریع انجامش دهید. اگر بخواهید قبل از انجام ان ، چیزی بخورید یا پیامرسان تان را چک کنید، دوباره به مرحله تامل برمی گردید.
در مورد فعالیت هایی با ریسک بالا تامل کنید و فعالیت هایی که ریسک پایینی دارند را سریع انجام دهید. توجه کنید که تامل کردن انرژی بالایی از شما می گیرید.
ما از روی عادت و به دلیل داشتن ذهن های تحلیلی در مورد هر کار ساده و کوچک هم تامل می کنیم.