لیلا علی قلی زاده

وقتی بی‌حوصله و خسته هستیم،چطور می‌توانیم به تعهدات خودمان عمل کنیم؟

وقتی بی‌حوصله و خسته هستیم،چطور می‌توانیم به تعهدات خودمان عمل کنیم؟

امروز صبح وقتی می‌خواستم مقاله‌ام رو بنویسم، ایده‌ها از ذهنم پر کشیده بودند و دوست نداشتم راجع به هیچ موضوعی بنویسم. دقایق طولانی به صفحه سفید مانیتور خیره شده بودم تا اینکه حرف استادم یادم اومد: «من گاهی وقت‌ها برای نوشتن بیشتر، صفحه مونیتور رو رنگی می‌کنم.» یادم اومد اون روزی که این حرف رو زد، جدی نگرفتمش و پیش خودم گفتم وقتی آدم حال نوشتن داره تو هر شرایطی می‌نویسه؛ اما امان از وقتی که حال نوشتن نداری. اون وقت با بازی کاغذ صورتی، سبز و قرمز هم نمی‌تونی بنویسی؛ اما امروز از سر استیصال به خودم گفتم که بیام و برای یک بارم شده امتحانش کنم. بعد کلی جستجو میون گزینه‌ها و سربرگ‌های مختلف ورد پیداش کردم و یک رنگ آبی خوشگل روی صفحه مونیتور انداختم. چند دقیقه بعد در کمال تعجب دیدم که دارم می‌نویسم.

ذهن بازیگوش ما هنوز هم کودک است.

چندسال پیش که معلم بودم، متوجه شدم که بعضی از بچه‌ها در برابر غذا خوردن مقاومت می‌کنند؛ اما همین بچه‌ها وقتی ظرف غذاشون رو عوض می‌کردی و ظرفی با شکلک‌های موردعلاقشون جلوشون می‌گذاشتی غذاشون رو می‌خوردند. یا روزایی که قرار بود خودشون یه غذایی رو درست کنند، با علاقه اون غذا رو می‌خوردن. یکی از شاگردام به هیچ وجه املت نمی‌خورد؛ اما درکلاس درس وقتی قرار شد گوجه‌ها رو کنار دوستاش رنده کنه. سبزی بچینه و تخم مرغ‌ها رو در ماهیتابه بشکونه، از این فرایند اونقدر خوشش اومد که به اون غذا علاقه مند شد. برای ما راحت‌تر بود که اون غذا رو خود مون درست کنیم تا اینکه اجازه بدیم بچه‌ها غذا درست کنن؛ اما وقتی دیدم با این کار چقدر حالشون خوب می‌شه که موانع ذهنیشون از بین می‌ره، اجازه می‌دادیم که برنامه آشپزی رو هفته‌ ای یکی دو بار تجربه کنند و ریاضی و الفبا و درس‌های دیگه رو می‌گذاشتیم کنار تا به وقتش با حال خوب بریم سراغشون.

با اینکه سال‌ها از دوران کودکی خیلی از ما‌ها میگذره؛ اما ما هم مثل اون بچه‌ها از تجربه‌های جدید و نو خوشحال می‌شیم و اگه کاری رو به روشی غیر معمول انجام بدیم برامون لذت بخش‌تر است. ذهن ما مثل ذهن همون کودک است و از تجربه‌های نو و تازه شگفت زده می‌شه؛ بنابراین وقتی بی حوصله هستید و نمی‌تونید کاری که به شما محول شده رو انجام بدیم و ذهنتون در برابر انجام اون کار مقاومت می‌کنه بهتره گولش بزنید.

چند پیشنهاد برای رام کردن ذهن سرکش:

  • یک موسیقی آرامش بخش
  • گرفتن چندتا ژست خنده دار جلوی آینه
  • کمی رقص
  • پوشیدن لباس متفاوت موقع کار
  • آوردن خودکارها و کاغذهای رنگی
  • و  کلی ایده دیگه

می‌تونه ذهنتون رو  برای انجام کارهای سخت آماده کنه. فقط کافیه مثل همون کودک با یک فرایندی که برای ذهن شما تازه گی داره، اون رو آماده کنین.

امروز با وجود کارهای زیادی که داشتم، ذهنم برای انجام هیچ کدومشون من رو یاری نمی‌کرد. به لیست کارها نگاه می‌کردم و ترجیح می‌دادم برای فرار از همه اون کارها بخوابم؛ اما با یک تغییر کوچک نوشتم.

سخن آخر

اگه مدت طولانی هست که از انجام فرایندهای تکراری و هر روزه خسته شدین و احساس خوبی به انجام کارهاتون ندارین، به خودتون سخت نگیرین.تا حد ممکن حجم کارهاتون رو کم کنین و قبل از شروع هر کار یک تفریح کوچک داشته باشین تا ذهنتون رو برای انجام کارها آماده کنین.

لیلا علی قلی زاده

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.