کهن الگوهای شخصیت- قسمت دوم
در قسمت اول گفتیم که نه الگوی اصلی داریم که بر اساس این نه الگو ۴۵ کهن الگو به وجود میآیند. این الگوها بر اساس شخصیتهای اسطورهای به وجود آمدند.
در مسیر نوشتن داستان یا خلق اثری هنرمندانه، شناخت اسطورهها کمک شایانی به شما میکند. بد نیست به موزه زمان سری بزنید. ساعتهایی که در آنجا قرار دارد توسط هنرمندانی ساخته شده است که از اسطورهها برای شکل دادن به ساعتها استفاده کردهاند.
نحوه استفاده از کهن الگوها
ممکن است داستانتان را نوشته باشید و شخصیتهای داستانتان را شکل داده باشید؛ اما احساس کنید که شخصیتهای داستانتان فاقد کشش و جذابیت مورد انتظار شما هستند. بر اساس خصوصیت و ویژگیهای شخصیت اصلی داستانتان لازم است یک کهن الگو که بیشتر به شخصیت شما نزدیک است را انتخاب کنید.
در داستان بلندی که نوشته بودم، شخصیت اصلی داستان من یک پسر جوان است که تا حدودی منزوی است. میان کهن الگوهای موجود، کهن الگوی هادس بیشتر از هر کهن الگویی به شخصیت من نزدیک بود.
شما هم به دنبال کهن الگویی باشید که به شخصیت اصلی داستانتان نزدیک است. حالا بر اساس این کهن الگو باید ببینیم که:
- این شخصیت به چه چیزی بها میدهد؟
- از چه چیزی میترسد؟
- چه چیزی او را به شوق میآورد؟
- سایر شخصیتها درباره او چه نظری دارند؟
با جواب دادن به پرسشهای بالا، متوجه شدم توجه بیش از حد شخصیتهای فرعی به شخصیت اصلی من، اغراق آمیز و غیرقابل انتظار بود و باید سطرهایی از داستان که به این توجه میپردازد را حدف کنم. شخصیتهای فرعی را در داستان بیاورم که به سفر شخصیت اصلی من کمک کنند و باعث رشد او شوند.
برای استفاده از کتاب ۴۵ کهن الگوی شخصیت بایستی در ابتدا خصوصیات شخصیت اصلی را مشخص کنید و بعد به کتاب به عنوان یک مرجع نگاه کنید. اگر شخصیت اصلی، مرد است، کهن الگوهای مرد را بررسی کنید و اگر زن است کهن الگوهای زن را بررسی کنید. در برابر هر کهن الگو، کهن الگوهای دیگری هم وجود دارد که موجب رشد شخصیت شما میشود. برای ایجاد جذبه و کشش در داستان، بایستی این کهن الگوها را در قالب شخصیتهای فرعی وارد داستان کنید.
شخصیت شما به چه چیز بها میدهد؟
هر کهن الگو به چیزی بها میدهد. ممکن است مادی یا معنوی باشد؛ اما اگر قرار باشد بر اساس علایق کهن الگو خط سیر داستان را دنبال کنیم، داستان فاقد کشش میشود. قرار است با شناخت خواستهها و ارزشهای کهن الگو، در خط سیر داستان خودمان، ارزشهایش را به خطر بیندازیم تا داستان کشمکش زیادی داشته باشد. مثلاً شخصیت اصلی داستان من که از کهن الگوی هادس پیروی میکند، در آنجایی که مادرش میخواهد تنهاییاش را از او سلب کند و به بهانه مراقبت اختیارات او را از او بگیرد، مجبور به ترک خانه میشود. با وجودی که عاشق خانوادهاش است؛ اما به تنهایی خودش اهمیت بیشتری میدهد. در قسمتهای بعدی به تک تک این کهن الگوها با ذکر مثال بیشتر پرداخته میشود.
هدف ما از شناخت چیزهایی که شخصیت اصلی به آنها بها میدهد، نه تنها پی بردن به ذات او، بلکه به خطر انداختن آن چیزها به منظور ایجاد مانع به هنگام تلاش برای رسیدن به هدفش است. “ویکتور یالین اشمیت”
شخصیت شما از چه چیز میترسد؟
ترسهای شخصیت از بعد روان شناختی کهن الگو که با تجربیاتش در آمیخته، سرچشمه میگیرد.مثلاً کهن الگوی تاجر زندگی شهری و تمدن را دوست دارد و از طبیعت و حیوانات وحشی میترسد. میتوانید برایش در گذشته حادثهای را متصور شوید که در موقعیتی قرار گرفته که ترس او را تشدید کرده است و حالا حاضر نیست به جنگل برود و بعد او را در جریانی به دل جنگل بیندازید. باید قهرمان داستان را هر طوری هست به خاطر حفظ ارزشهایش در کشمکشی بیاورید که مجبور شود با ترسهایش مقابله کند. بعد نحوه برخورد او را با ترسهایش را به تصویر بکشید.
چه چیز شخصییت شما را بر میانگیزد؟
لیندا سیگر در کتاب چگونه فیلمنامه را بازنویسی کنیم، هفت ترغیب کننده شخصیت را فهرست وار بیان میکند که ویکتوریا الین اشمیت هم آنها را در کتاب خود آورده است. این ترغیبکنندهها عبارتاند از:
- بقا
- امنیت و سلامت
- عشق و تعلق
- احترام و عزت نفس
- نیاز به دانستن و فهمیدن
- زیبایی شناسی
- خودشکوفایی
هر کدام از کهن الگوها از یکی از این ترغیب کنندهها بهره میگیرند و به این نیروهای ترغیب کننده وابسته هستند تا داستان را پیش ببرند. برای مثال در مورد کهن الگوی هادس در کتاب نوشته شده است بزرگترین ترغیب کننده الگوی هادس یا منزوی نیاز به دانستن و فهمیدن است. شخصیت اصلی داستان من برای کشف یک معما حاضر است سلامتیاش را به خطر بیندازد و به جایی دور سفر کند.
سایر شخصیتها چه نظری درباره شخصیت شما دارند؟
لباسهایی که شخصیت شما میپوشد باعث میشود که دیگران تا حدودی او را بشناسند. در این بخش نحوه پوشش شخصیت اصلیتان و نظری که اطرافیان درباره او دارند را مشخص کنید.
کدام کهن الگو را باید انتخاب کنید؟
اگر قبلاً داستان خودتان را نوشتید و طرح اصلی را گسترش دادید، میتوانید سه کهن الگو را انتخاب کنید و بر اساس این کهن الگوها، خلاصهای یک صفحهای از داستان را بنویسید. هر کدام این کهن الگوها، مسیر و کشمکشهای تازهای را برای شما ایجاد میکنند. در انتخاب کهن الگوها برای شخصیت اصلی باید کهن الگویی را انتخاب کنید که از فضای کافی برای رشد برخوردار باشد.
ترکیب کردن کهن الگوها
به شخصیت اصلی که فکر میکنم میبینم خیلی هم منزوی نیست و تا حدودی از کهن الگوی هنرمند هم تبعیت میکند. پیش خودم فکر میکنم، میتوانم از هر دو بهره بگیرم؟
میشود چندین کهن الگو را در یک شخصیت جا داد؛ اما به هرحال یک کهن الگو غالب است و نحوه برخورد و غلبه شخصیت با مشکلات، کهن الگوی غالب را پدیدار میکند.
سخن آخر
قبل از بررسی کهن الگوها حتما در این بخش، خصوصیات شخصیت خودتان را مشخص کنید
4 پاسخ
خلاصهنویسی عالی بود لیلا جان .ازت ممنونم.مرور کردم تا تمرینات رو انجام بدم.
خوشحالم که دوست داشتی عزیزم.
مریم عزیزم بسیار مطلب جالبی بود
من کتاب بیست کهن الگو رو همیشه قبل نوشتن مرور میکتم
ایم کتابی که شما معرفی کردی رو هم حتمن میگیرم
ممنون از مطلب مفید عزیرم
خواهش میکنم عزیزم البته من لیلا هستم