در تعیین اهداف واقعبین باشید.
واقعبینی در زندگی مسئله مهمی است. برخی افراد خیالپردازهایی قهار هستند. اهداف بالا و تقریباً دستنیافتنی برای خودشان تعیین میکنند؛ غالباً هم به هدفهایشان نمیرسند. در این مواقع احساس ضعف و ناتوانی میکنند و همین باعث میشود که اعتمادبهنفسشان کاهش پیدا کند و از ادامه مسیرشان بازبمانند. البته طبق قانون جذب هرکاری شدنی است کافی است که باور داشته باشیم که شدنی است؛ اما مشکل از اینجا شروع میشود که باورهای ما با جهان اطراف و واقعیتهای فعلی زندگی ما محدود شدهاند. پس باید اهدافی تعیین کنیم که باور داشته باشیم که رسیدن به آنها غیرممکن نیست.
افرادی که در زندگی واقعبین هستند. میتوانند بهراحتی از پس چالشهای زندگی برآیند و از استرسها و افسردگی دوری کنند. باید انتظاراتی که از زندگی و اطرافیان داریم واقعی باشد تا بتوانیم بهسادگی شرایط را کنترل کنیم.
اهدافی که برای خودمان تعیین میکنیم بایستی بر اساس تواناییهای ما و واقعی باشد. زمانی که در نقطه صفر هستیم، نمیتوانیم رؤیای قارون شدن را در سر بپرورانیم. باید هدفهای واقعیتری برای خود در نظر بگیریم. برای رسیدن به آنها، اهدافمان را خرد و کوچکتر کنیم و بعد با گامهای کوچک مسیر رسیدن به هدفهای بزرگتر را هموار کنیم. وقتی رؤیایی که در سر داریم بیشازاندازه دور از تواناییها و امکانات ما باشد، مغز ما بهصورت خودکار ما را از برداشتن هر گامی به سمت آن منع میکند.
خیالپردازی در خیلی از امور موجب خلاقیت و رشد میشود؛ اما باید حواسمان باشد که خیالپردازی ما را از واقعیت دور نکند. اگر خیالپردازی بیشازاندازه باشد، باعث میشود ما واقعیتها را نادیده بگیریم. فکر کنید هدف ما ایجاد یک مزرعه زیبا در جایی خشک و بیآبوعلف باشد، اگر پول باشد، شاید بتوان با صرف هزینههای زیاد با سیستمهای لولهکشی آب را به منطقه رساند؛ اما اگر پول نباشد، هرچقدر هم که تلاش کنیم در سرزمینی خشک، رسیدن به چنین چیزی در حد معجزه است؛ بنابراین باید علاوه بر خیالپردازی واقعیتها را هم در نظر بگیریم.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
یک پاسخ
عالی نوشتی عزیزم. انتظار بیش از حد از خود و خیالپردازی سبب ناامیدی ما از خود و استعدادهامون میشه و ما رو از تلاش کردن باز میداره.