با افراد منفی نگر حتیالامکان رابطه نداشته باشید.
وینستون چرچیل میگوید: «آدم بدبین گرفتاری را در هر فرصتی میبیند؛ آدم خوشبین فرصت را در هر گرفتاری میبیند.»
میزان عمدهای از شادی و رضایت ما در زندگی به روابط اجتماعی که داریم، بستگی دارد. فرض کنید دوستی دارید که به خاطر بدبینی و منفی نگریاش، از عشق میترسد و به انزوا رضایت داده است. ممکن است شما عاشق شوید و از عشق خودتان برای آن دوست بگویید، او با رفتار و حرفهایش شما را نسبت به مقوله عشق میترساند و کاری میکند که به خواستگارتان جواب رد بدهید.
دوست دیگرتان زمانی که بخواهید کار تازهای را شروع کنید با بیان جملاتی از این قبیل که «خیلی ریسک دارد.» یا «افراد کمی موفق شدهاند» شما را از انجام کار منصرف میکند.
افراد منفی نگر به شما اجازه پیشرفت و رشد نمیدهند و همیشه خدا میخواهند با اظهار افکار منفیشان، راه شما در مسیر موفقیت را سد کنند. معروفترین شخصیت منفی که از کودکی میشناختیم شخصیت گلان در کارتون گالیور بود. او همیشه میدانست که اتفاق بدی میافتد و هیچگاه سعی نمیکرد گامی برای حرکت به جلو بردارد، چراکه میدانست که گامهایش او را به شکست سوق میدهد.
اگر بنا به دلایلی مجبور هستید که با افراد منفی به خاطر اینکه خویشاوند نزدیکتان هستند، رابطه داشته باشید، از برنامهها و اهدافتان بههیچوجه با آنها سخن نگویید. چراکه با انتقال افکار منفیشان، ممکن است شما را هم نسبت به ایدهای که دارید، سرد کنند.
به داستان شخصی ام در رابطه با تاثیر افراد منفی در زندگی ام توجه کنید:
تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم و میخواستم کسبوکاری برای خودم راه بیندازم. تجربه ای از بازار کار نداشتم. با این وجود یک ایده در سر داشتم و می خواستم آن را اجرا کنم. اما هنر مشورت کردن را هم بلد نبودم و نمیدانستم با چه کسی باید درباره ایدهام مشورت کنم. آن روزها فکر میکردم، یکی از آشنایانم به خاطر تجارب زیادی که دارد میتواند مشاور خوبی باشد. باید سراغ یک فرد موفق میرفتم اما من از فردی مشورت گرفتم که چند شکست مالی را در کارنامه خودش داشت و نسبت به راهاندازی کسبوکار جدید، بدبین بود. او با انتقال افکار منفیاش من را از کاری که میخواستم انجام بدهم، بازداشت و من قبل از اینکه اقدامی کرده باشم از کارم منصرف شدم. بهجای اینکه به دنبال ایدهام بروم یا قدمی کوچک برای ساختن زیربنای هدفم بردارم به شغل کارمندی، اکتفا کردم. بعدها هم وقتی میخواستم اولین خانهام را بخرم بازهم از آن آشنا مشورت گرفتم و او با بررسی تمام جوانب بهزعم و دید خودش برای اینکه من در سختی قرض و وام گرفتن نیفتم، مرا از خرید خانه منصرف کرد؛ اما بالاخره من خانهام را خریدم و روزی به او گفتم که پای معامله بودیم و دیگر کار از کار گذشته بود.
مسلماً همه ما با چنین افرادی در زندگیمان روبرو هستیم. داشتن یک رابطه کمرنگ با یک دوست یا اگر عضوی از خانوادهتان است، عدم مشورت کردن و فاش کردن اهداف میتواند مفید باشد.
مراقب باشید هر بار که به دیدن یک فرد بدبین میروید، قرصهای خوشبینیتان را نیز با خودتان ببرید.
در دین اسلام هم به خوش بینی و داشتن دید مثبت توصیه اکید شده است. احادیث و روایات زیادی از اولیا و علمای دینی مان هم در این زمینه وجود دارد.
امام علی (ع) گفتهاند: «خوشگمانی از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.»
بنابراین همیشه خوشگمان باشید و افکار منفی را از خودتان دور نگهدارید. ثانیاً در حد امکان رابطه کمتری با افرادی که منفی نگر هستند، برقرار کنید.
اگر به دنبال راهکارهایی برای برخورد با افراد منفی نگر هستید مقاله زیر را از دست ندهید.
راههای شناسایی افراد منفی و روش مقابله با آنها
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
2 پاسخ
سلام نویسندهی نوپای عاشق هنر . این ایده بسیار کامل و جامع بررسی و نگارش شده است و از نظر حجم ، “بقره”ی ایدههایت میباشد . به جرات میتوان گفت این ایده تاکنون از بقیه ایدههادر تشریح و بیان مبحث پیشی گرفته و خود به تنهایی میتواند کتابی مفصل شود .این ایده شامل مراحل تشخیص ، معرفی ، تشریح ، ارائه راهحل ، روشهای پیشگیری ، و توصیههایی درمانگر میباشد .اما از طرفی وجه امتیاز بزرگ این ایده با دیگر ایدههایت به وجه اختلاف بزرگ این ایده با دیگر ایدههایت منجر شده است . به نظر من کتاب ۱۰۱ ایده فقط نقش معرفی ، و واگویی ایده مورد نطر را دارد و نباید وارد هفت مرحلهی موجود در ایده شود . ۱۰۱ ایده ، خودش با تعداد قابل توجهی موضوع روبرو است . باید اختصارگویی را در مورد آن بکار بست و گرنه چاپ کتاب به جلد دوم خواهد کشید .
بله خودم به این نتیجه رسده بودم که این مطلب رو زیاد شرح دادم. خودش کتابی مجزا میشه. حتما در فرصت مناسب اصلاحش میکنم ممنون از یادآوری و نکته سنجیتون