لیلا علی قلی زاده

والدین نابالغ

 

در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.

بوف کور از صادق هدایت

زخم‌هایی که گاهی از وجود و منشأ ایجادشان بی‌اطلاع هستیم. زخم‌هایی که دیده نمی‌شوند. زخم‌هایی پنهان در لایه‌های عمیق روحمان که درد و جراحت‌شان از زخم‌های فیزیکی بیشتر است.

دوستم به خاطر فشار کاری و ناراحتی قلبی به پزشک مراجعه کرد. بعد از آزمایشات فراوان متوجه شد که قلبش بیمار نیست و این درد در ناحیه‌ی دیگری است. دکتر او را به روان‌شناس ارجاع داد. روان‌شناس با برداشتن لایه‌هایی از جراحت آرام آرام به عمق جراحت پی برد. وقتی او را دیدم به من توصیه کرد که کتاب رهایی از والد نابالغ را بخوانم. حالا در حال مطالعه‌ی این کتاب هستم نه برای یافتن منشأ جراحت‌های روحم بلکه برای شناسایی رفتارهای احساسی و نابالغانه‌ام. برای اصلاح تمام رفتارهای آسیب‌زا و جراحت‌هایی که ممکن است در روح دخترم ایجاد کند.

مطالعه‌ی این کتاب برای همه‌ی آن‌ها که دغدغه‌ی داشتن روابطی بهتر دارند، ضروری است. هم برای نحوه‌ی ارتباط با والد نابالغ که کمترین آسیب را ببینند و هم برای اصلاح شخصیت خودشان در صورت داشتن علائمی از عدم بلوغ در رابطه.

علائم والدین نابالغ زیاد است و بسته به اینکه در کدام دسته می‌گنجند، رفتارهای متفاوتی از خودشان نشان می‌دهند، ولی همه‌ی آن‌ها چند ویژگی مشترک دارند:

  1. به احساسات خودشان بیشتر از دیگران اهمیت می‌دهند.
  2. همدلی بسیار پایینی در رابطه با فرزندانشان از خودشان نشان می‌دهند.
  3.  از برقراری رابطه‌ای صمیمی با فرزندانشان می‌ترسند.
  4. با ایجاد حس دائمی عذاب وجدان سعی دارند فرزندانشان را کنترل کنند.
  5. موفقیت‌های فرزندانشان برایشان اهمیتی ندارد.

روابط اشتباه و زخم‌هایی که در کودکی از والدین‌شان خورده‌اند، آن‌ها را تبدیل به والدی نابالغ کرده است.

ممکن است این دور تسلسل اشتباه در نسل‌های بعدی تکرار شود. والدین نابالغ، والدین نابالغ دیگری تربیت کنند. جایی باید این چرخه‌ی معیوب متوقف شود.

جایی که آگاهی به میان بیاید، تلاش برای تغییر اتفاق می‌افتد.

میزان شدت و حدت عدم بلوغ در افراد متفاوت است. والدین نابالغی که شدت بالایی از عدم بلوغ را دارند، هیچ تمایلی به تغییر ندارند. در واقع آن‌ها هیچ مشکلی در خودشان نمی‌بینند که بخواهند آن را تغییر دهند و همیشه تقصیر را به گردن دیگران می‌اندازند. آن‌ها کاری می‌کنند که شما با حسی دائمی از عذاب وجدان، مدام از آن‌ها بابت کارهای اشتباهی که انجام نداده‌اید، عذرخواهی کنید.

اگر شدت عدم بلوغ کم باشد، می‌توان با آگاهی از آن، تغییری ایجاد کرد. اگر ما روی خودمان کار کنیم و تغییراتی در خودمان ایجاد کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که این چرخه‌ی معیوب را متوقف کرده‌ایم.

لیلا علی قلی زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.