اگر مدام خودتان را به جای مقایسه با دیروزتان با امروز دیگران مقایسه کنید، دچار سرخوردگی میشوید. نقطه شروع افراد در مسیر موفقیت متفاوت است.
وقتی نوشتههای خودم را با نوشتههای برخی از دوستان نویسندهام که به مراتب از من بهتر مینوشتند، مقایسه میکردم از نوشتن ناامید میشدم و دیگر نمیتوانستم قدم از قدم بردارم. با دوستان زیادی هم در این زمینه صحبت کرده بودم، خیلی از دوستانم همین حس را داشتند و در برحههای زیادی به خاطر مقایسه خود با دیگران از نوشتن سرخورده شده بودند. برخی از دوستانم به واسطه مطالعات زیادی که در گذشته داشتند و نوشتنهای طولانی قلم قویتری داشتند. این مقایسه کار اشتباهی بود. شاید در مقایسه با برخی دیگر از دوستان، من در رتبه بهتری بودم؛ اما من توجهم به نقاط ضعفم بود و همیشه خودم را با بالا دستیها مقایسه میکردم. برای همین دچار وقفههای طولانی مدت در نوشتن میشدم و مدام از این شاخه به آن شاخه میپریدم و سبکهای مختلف را امتحان میکردم تا نوشتههایم شبیه به نوشتههای دیگران شود و هر روز ناامیدتر میشدم. زمانی که دست از مقایسه خود با دیگران برداشتم و کارهای دیروزم را با کارهای امروزم مقایسه کردم، دلگرم شدم و دوباره انگیزه نوشتن در من زنده شد.
واقعیت این است که خیلی از افراد در زندگی کدام زندگیشان را بدون بررسی پیشینه دیگران، با زندگی دیگران مقایسه میکنند. این مقایسهها نه تنها منجر به رشد نمیشود که باعث سرخوردگی، افسردگی و حتی از بین رفتن روابط هم میشود. پس از همین امروز تصمیم بگیرید که کارهای دیگران را ببینید و سعی کنید از کارهای خوبشان الهام بگیرید؛ اما کار و وضعیت خودتان را با دیگری مقایسه نکنید. فقط و فقط کارتان را با کار دیروزتان مقایسه کنید. اگر تغییری صورت نگرفته بود باید بدانید که تلاشتان کم بوده است و یا اینکه مسیرتان اشتباه بوده است.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
11 پاسخ
متاسفانه وقتایی مثل الان که افکار منفی میاد سراغم و حال جسمی خوبی هم ندارم این مقايسه کردن خودم با دیگران هم قوز بالا قوز میشه. آره دقیقا اینطوریه که باید الان خودمون رو با قبلتر مقایسه کنیم و دست از مقايسه با دیگران برداریم. امیدوارم زودتر برگردم به روزای خوب خودم
انشالله. این افکار منفی همیشه هست. با نوشتن صفحات صبحگاهی و حتی شب ها قبل خواب خیلی میتونید روش کنترل داشته باشین. امیدوارم زودتر حالتون بهبود پیدا کنه
ذهن مقایسهگر خیلی کار دست ادم میده و حقیقتش انقدر در من ریشه دوانه بود که من به تنهایی نمیتونستم کنترلش کنم. از زمانی که رفتن به تراپی رو شروع کردم تونستم کنترل بیشتری روش داشته باشم چون گاهی تو زمینههایی که فکرشم نمیکنم، در حال مقایسه کردنم
خلاصه که تلنگر خوبی بود
چه خوب که شما به فکرش افتادی و رفتی دنبالش برای درمانش. متاسفانه من خیلی ها رو میشناسم که اصلن متوجه مقایسه نیستند و هرچه بهشون میگم که مقایسه زندگیشون رو نابود میکنه گوش نمیدن
متاسفانه من خیلی وقتها تو دام مقایسه با دیگری میافتم.😔
میدونی من وقتی تو تله میفتم ذهنم مدام دیگری رو خیلی همهفن حریف و موفق نشون میده.
نکتهای که بهش اشاره کردی عالیه و بهش کاملا معتقدم. اما
رسیدن به این راهحل هم پروسه طولانی برای خودش داره که بتونی خودت و موفقیتهات هم باارزش رو هم ببینی.
ممنون از این پست خوبت.🌷💚واقعا همیشه نیازه که تلنگرهای اینجوری زده شه.
سپیده جون ما معصوم نیستیم که مدام خطا میکنیم اما مهم اینه که از اون خطاها بگذریم و روشون نمونیم. باید مدام به همدیگه یادآوری کنیم. خاصیت ذکر هم همینه. ما ذکر میگیم اگه به معنیش توجه کنیم خیلی از اشتباهاتمون کمتر میشه.
لیلای عزیز این مطلب از جمله مطالبیست که باید یک گوشه جلوی چشم نوشت و مرتب تکرار کرد. مرسی ازت عزیزم👏❤️
پیشنهاد خوبی بود. در پاراگراف آخر “زندگی کدام زندگیشان” احتمالن غلط تایپی است.
ممنون اصلاحش کردم
تلنگر مفیدی بود لیلا جان. من این مقایسه رو در حرفه ام داشتم با درمانگران دیگه. که خیلی در فضای مجازی فعال بودن، ویدیو، لایو… من هم سعی کردم خودم رو بالا بکشم بدون توجه به تفاوت های فردی. البته که رشد زیادی برای من بوده اما وقتی تمرکز کردم ببینم من تو کدوم حیطه می تونم با شوق بیشتری کار کنم، و البته توصیه دوستی در مورد قلم من، مسیرم رو پیدا کردم. یک مقایسه دیگه، سایت دوستان بود با سایت خودم. ولی به سرعت دلگرم شدم با در نظر گرفتن اینکه سایتم رو خودم طراحی کردم و دارم بهبودش میدم. 😊
دقیقن همینطوره منم سایتم رو خودم راه اندازی و طراحی کردم و نخواستم که بابت کاری که با کمی ازمون و خطا از عهدهاش برمیام بعدها مرتب هزینه کنم