زمانی که تصمیم به انجام کاری می گیرید، بی توقف جلو بروید.
یکی از تمرینات دوره نویسندگی طراحی و نوشتن کتابی بود که بتوانیم در عرض چند ماه آن را منتشر کنیم. ایده و طرح کتاب به حدی جالب و هیجان انگیز بود که فوراً دست به کار شدم و بخش هایی از آن را نوشتم؛ اما به خاطر حجم زیاد کاری که داشتم، نتوانستم تا اتمام آن رویش متمرکز شوم و مجبور شدم کار را صرفاً برای چند روزی رها کنم. متاسفانه روزهای بعد آن اشتیاق اولیه را از دست داده بودم و خیلی سخت میتوانستم کار را پیش ببرم. حتی تا اندازه ای در ادامه دادن مسیر هم دچار تردید شده بودم. مثل فردی شده بودم که میخواهد شنا یادبگیرد ولی نمی تواند بر ترس های خودش غلبه کند و پا به داخل آب بگذارد. تازمانی که بیرون بایستی، هرچقدر هم که مصمم باشی ترسها و تردیدها اجازه فعالیت نمیدهند؛ اما وقتی وارد مسیر شدی تمام موانع پیش رویت کوچک میشوند. همیشه چیزی که از بیرون میبینیم با چیزی که در دل ماجرا وجود دارد فرق دارد؛ بنابراین اگر بدون توقف و پیوسته کارتان را ادامه بدهید ترسها و تردیدهایتان نمیتواند جلوی رسیدن شما به هدفتان را بگیرد ولی در صورتی که کار را رها کنید، شروع دوباره آن سخت تر از قبل است.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
4 پاسخ
فاصله انداختن برا مثل کابوس میمونه. شروع دوباره همیشه برام سخت بوده و ازش ترس داشتم.
واقعا هم همینطوره شروع دوباره انرژی بیشتری میخواد
بهترین مقالهای که امروز خوندم.
خیلی خوشحال کنندست که مطالبتون رو هرروز بهروز رسانی میکنید.
من هم متوجه شدم که اصلن و اصلن نباید بین کارها فاصله بیفته. چون شروع دوباره خیلی سخته.
دقیقا همینطوره. ممنون از باز خورد خوبتون به این مقاله.