پای یک خائن در میان است
پنج شنبه هفده شهریور ملکه انگلستان فوت کرد.
فوت ملکه انگلستان اتفاق کمی نیست. باید تمام خبرنگاران از سراسر دنیا به این کشور بیایند.
بعد از مرگ ملکه، شورش‌هایی در اقسی نقاط انگلیس دیده می‌شود که در دم سرکوب می‌شود.
چهل روز از مرگ مهسا می‌گذرد. رسانه خبری ایران، حرفی از حواشی روز چهلم نمی زند. چرا؟ سقز شلوغ شده است ولی چرا رسانه ایران حرفی از آن نمی‌زند؟ چرا دروغ پردازی و انکار را الگوی خود قرار می‌دهند؟
با مرگ مهسا امینی خبرهای مربوط به فوت ملکه و اوضاع به هم ریخته انگلستان از بین می‌روند و سر تیتر خبرها مهسا امینی و مطالبه زنان ایران می‌شود.
ما مردمی احساسی هستیم. به جای فکر کردن، بیشتر احساس می‌کنیم. فکر می‌کنیم که دخترمان به سادگی کشته شده است. گشت ارشاد مقصر است. شاید پای یک نفوذی در میان باشد. ما دیگر فکر نمی‌کنیم. فقط اخبار را دنبال می‌کنیم. اخبار هر روز مرگ مهسا را پر رنگ‌تر می‌کند. بعد دختران دیگر، سارینا، نیکا، غزاله، آرنیکا و… راست و دروغش را نمی‌دانیم. حکومت خودمان را متهم می‌کنیم و اخباری را که در رسانه مجازی می‌بینیم با جدیت دنبال می‌کنیم. صدا و سیما بد عمل می‌کند. دروغ به ریشمان می‌بندد. احتمالاً نفوذی ها به این رسانه راه پیدا کرده باشند. دروغ‌های شاخدار ما را نسبت به قبل بدبین‌تر می‌کند. دیگر اصلاً فکر نمی‌کنیم.
در همین زمان که ما درگیر اخبار ایران هستیم. انگلیس در این مدت کوتاه سه نخست وزیر عوض کرده است. مگر می‌شود در این مدت کوتاه سه نخست وزیر انتخاب کنند. به نظر می‌رسد که به عمد حواس همه مردم به نقطه دیگری از جهان پرت شده است تا اوضاع انگلستان روبراه شود.
در حال حاضر نخست وزیر انگلستان ریشی سوناک می‌باشد. وی اولین رنگین پوست هندی تبار است که چنین سمتی را عهده دار می‌شود
مواضع او نسبت به ایران چگونه است؟
موضع سوناک در قبال ایران را می‌توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد. زمانی که او در مصدر وزارت دارایی برای تسویه طلب ۴۰۰ میلیون پوندی ایران کارشکنی نکرد تا پرونده بدهی قدیمی لندن که بر روابط دوجانبه سایه انداخته بود بسته شود.
از سویی او در انتخابات دور قبل نسبت به ماجرای حمله به سلمان رشدی نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی موضع‌گیری تندی را نسبت به ایران مطرح کرد و این رویداد را «زنگ خطری برای غرب» در ارتباط با ایران خواند. او بر همین اساس خواستار تحریم بیشتر ایران و شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمانی تروریستی شد.
سوناک همچنین درباره مذاکرات رفع تحریم‌ها که به دلیل تعلل دولت جو بایدن در گرفتن تصمیم سیاسی برای بازگشت به برجام متوقف شده است ادعا کرد: یک ایران مسلح به سلاح هسته‌ای، تهدیدی برای موجودیت متحد ما، اسرائیل است و با توان موشکی بالستیک در واقع کل اروپا را به خطر می‌اندازد. این سیاستمدار انگلیسی همچنین خواستار «یک توافق جدید و سخت‌گیرانه‌تر» با ایران شده است.
در داخل کشور چه کسانی از این روباه مکار خط می‌گیرند؟ آیا همه این آشوب‌ها و بی‌درایتی‌های برخی از افراد حکومتی، همه یک دسیسه بوده است؟
تحلیل پدرم از وقایع
به دیدن پدر رفته‌ام. پدرم همیشه درست تحلیل می‌کند. روزهای اول احساسی رفتار می‌کردم و پدر را متهم می‌کردم که طرف حکومت را می‌گیرد. نمی‌خواستم حرف‌هایش را بشنوم. بعدتر که تناقضات را دیدم به حرف‌های پدر گوش دادم. به اعتقاد پدر مهم‌ترین کاری که می‌تواند دشمن برای نفوذ در ایران بکند، ایجاد تفرقه است. جنگ شیعه و سنی و از بین بردن اتحاد دنیای اسلام. مطالبه بر سر حجاب نیست. حجاب ابزار و بهانه‌ای شده است برای از بین بردن اتحاد افراد و تفرقه فراکنی و برخی مسئولین ناکارآمد هم با کم کاری هیزم در آتش دشمن می‌اندازند. امنیت داخلی که به خطر بیفتد مرزها بی‌دفاع می‌شوند و بعد از مرزها حمله می‌کنند. این‌بار با دقت به حرف‌هایش گوش می‌دادم که خبر حمله تروریستی به شاهچراغ سرتیتر خبرها شد. در حالی که قلبم مالامال از اندوه بود به خانه برگشتم. در فضای مجازی آن را حربه حکومت علیه اغتشاشگران اعلام کرده بودند و حکومت می‌گفت کار داعش است. باز یک تفرقه جدید. این بار میان مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها. غیر مذهبی‌ها یک پیام تسلیت را هم دریغ کرده بودند. یک بار به شیراز رفته‌ام. خیلی کوچک بودم. از شاهچراغ فقط آن سمبوسه‌ای که جلوی حرم خوردیم و من از تندی‌اش سوختم را به یاد دارم؛ اما سعدی و حافظ را خوب به یاد می‌آورم. شیراز چه شهر مهربان و صمیمی بود. چه مردمان دوست داشتنی و زیبایی داشت و چه خاطرات شیرینی را از خودش در ذهن کودکی پنج ساله باقی گذاشت.
جنگ رسانه، جنگ امروز ماست
این روزها خوب فهمیده‌ام که جنگ رسانه‌ای کار خودش را خوب بلد است. با احساسات افراد خوب بازی می‌کند. دیروز قبل از شنیدن این حادثه، در فضای اینستا خبرها از حضور سه فوتبالیست در مراسم چهلم مرحومه مهسا امینی حرف می‌زدیا گفته بودند که حامد بهداد هم قرار است حضور داشته باشد. در حالی که هیچ کدام در مراسم حضور نداشتند. این اخبار جعلی با چه هدفی درست می‌شوند؟ آیا کسی آن طرف دنیا دلش برای مردم ایران سوخته است یا دلش برای ثروت عظیمی که زیر این خاک خوابیده است غنج می‌زند؟
پاراگراف بعدی را از سایت روزنامه فارس آورده‌ام. ببینید خبرهای جعلی برای دنیا چه درآمدی دارد. همان‌طور که هانس رزلینگ در کتاب واقعیت بارها گفته است که اخبار منفی از اخبار خوب طرفداران بیشتری دارد و ما به خاطر غریزه منفی گرایی‌مان، اصلاً پیشرفت‌ها را نمی‌بینیم؛ اما تمام خبرهای بد را مثل تراکتور می‌بلعیم و وجودمان را پر از غم و اندوه و ناامیدی می‌کنیم.
سود خوب در فروش اخبار بد است
امروز سایت‌های اخبار «فیک» یا جعلی در دنیا که به «جیب‌برهای زرد» و «دزدان رسانه» معروف‌اند، توسط آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای غربی حمایت می‌شوند. سالانه جشنواره‌ای برگزار می‌شود و به موفق‌ترین رسانه‌های منتشرکننده اخبار فیک جوایزی چشمگیر داده می‌شود. این، مصداق انحراف رسانه‌ای امپراتوری رسانه‌ای است که دروغ‌گویی را دشمنی با خدا نمی‌داند و از آن تجلیل هم می‌کند. در این شیوه رسانه‌ای، خودت دروغ بگو اما دیگران را متهم کن! شیوه پرکاربردی برای ایجاد تشنج روانی با مقاصد مختلف است. رسانه‌های فیک چنان حمایت می‌شوند که جذاب عرضه شوند و با «دزدی توجه» مخاطب، هزینه‌های عجیب‌وغریبی هم از تبلیغات به دست بیاورند. «لوموند» دراین‌باره به درآمد تبلیغاتی ۲۱۲ میلیون یورویی برخی فیک نیوزها و قدرت به هم زدن روند انتخابات توسط آنان اشاره می‌کند. نکته کلیدی این افشاگری اینجاست؛ اخبار فیک منفی و مثبت برای منفعت و مقاصد سیاسی «سفارش‌دهندگان» منتشر می‌شود.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
5 پاسخ
ما توی دل تاریخ داریم زندگی‌می‌کنیم.
یه سوال لیلا جون. به نظرت برای جامعه دسیسه ناپذیر میشه تور پهن کرد و براشون دونه دونه دسیسه بافت؟
نه قطعن نمیشه.
این پستتو دوست داشتم. مرسی نوشتیش.
واقعا نمیشه اما متاسفانه ما ادم های احساسی هستیم و بدتر از اون که برخی از مسئولینمونم هم ساده و بی کفایت هستند و راه رو برای نفوذ دسیسه باز می‌کنند. قطعاً که باید در روند سیاست‌های دولت اصلاحاتی صورت بگیره و اون شکافی که بین این نسل با نسل گذشته به وجود اومده با ایجاد اعتماد دوباره و استفاده از جوانان در سیاست از بین بره.
قبل خوندن این یاداشت بگم ماشالله لیلون جون
روز پر فعالیتی داشتی
ای ول داره این حرکت
حرف در گوشی :
لیلون بذار یه چیزی بگم تمام ما بچه های مدرسه نویسندگی از بس آقای کلانتری بهمون سپرده بنویسین با سرعت و حواستون به کمیت باشه کیفیت بعدش میاد انقدر تند تند مینویسیم من تو یه خط ۵ کلمه ای ، ۶ تا غلط دارم که اتفاقن تو یکی زا یادداشتها دربارش گفتم. ( همینجا هم با وجود اینکه مثلن اصلاح کردم باز” از ” آخری رو ببین :-))
سطر ۴ ناقص افتاده راستی
لیلا ، لیلون و لیلی به نکته خیلی مهمی اشاره کردی
انقدر که ما حواسمون به اوضاع داخلیه از بیرون خبری نداریم
واقعن سرکوب تو انگلستان چیزی بود که از تو شنیدم
درسته که سعی میکنم خودمو از اخبار دور نگهدارم ، اما نباید مثل کبک هم آدم سرشو بکنه تو برف.
و اینکه ما آدمای احساسی هستیم، خیللی خلیلی درسته
اتفاقن من و صبا هم گهن در باره این موضوعات حرف میزنیم.
ما باید بیشتر فکر کنیم
کتاب بخونیم
و همه چیز رو در کنار هم ببینیم و حواسمون باشه نه احساساتی بشیم و نه چشممون رو روی واقعیتها ببندیم
وای تو جه جوری این متن رو خوندی خودم شرمنده شدم. باورت میشه من بازخوانی هم کردم اما متوجه اشتباهم نشدم. شاید به خاطر اینکه احساس یک فریب خورده رو داشتم سرسری نگاه کردم. مرسی که گفتی
این دقیقن همون اتفاقیه که من هر روز باهاش مواجهم
یعنی محاله ممکنه نوشتم غلط املایی نداشته باشه میام ویرایش میکنما باز همچنان هست
مال همون تند نویسیمونه لیلون
عب نداره عزیزم