از یوغ گذشته رها شوید
عاملی که باعث میشود مدام در گذشته بمانیم و مکرر درباره اتفاقهای گذشته صحبت کنیم، اشتباهات است. چه خودمان مرتکب شده باشیم چه اشتباهاتی که دیگران انجام داده و باعث دلخوری ما شده باشند.
ما اشرف مخلوقات هستیم نه به این خاطر که میتوانیم در زمین حکمفرمانی کنیم، این لقب برای این است که ما توانایی اندیشیدن داریم. حال با این قدرت عظیم چگونه افسار زندگیمان را به دست گذشتهای میدهیم که به پایان رسیده است؟ چطور فکر نمیکنیم که باید گذشته را رها کنیم؟ مسیر زندگی جادهای است یک طرفه که نمیتوانیم برگردیم و چیزی را درست کنیم. تنها کاری که از دستمان برمی آید این است که در لحظه حال باشیم و در لحظه ها بتوانیم فرصتها و نقاط روشن را ببینیم تا بعداً دچار حسرت نشویم. بایستی درسها و نکات مثبت آن را برداشته و به راه خود ادامه دهیم.
چطور میتوانیم از گذشته عبور کنیم؟
دلخوریهای کوچک همیشه وجود داشته است. دلخوریهایی که افسار زندگیمان را در دست گرفتهاند. اگر اجازه بدهیم که توجه و تمرکز ما روی این دلخوریها باشد، ما بنده و برده گذشته میشویم.
چشم ما فقط چیزی را میبیند و گوش ما فقط چیزی را میشنود که مغزمان در پی آن است. “دن سالیوان”
ناوال راویکانت سرمایه گذار و کارآفرین آمریکایی میگوید: «سالها به هر بهانهای دلخور میشدم. حالا فقط جنبههای مثبت هر چیزی را میبینم. اوایل برای این کار باید کمی فکر میکردم. باید چند ثانیهای به دنبال جایگزین مثبتی میگشتم. حال دیگر چشم برهم زدنی کافی است.»
فکر میکنید این کارآفرین چگونه به چنین مرحلهای رسیده است که فقط جنبههای مثبت زندگی را میبیند؟
سالها پیش در جایی کار میکردم که مدیر شرکت در پایان هر هفته یک فرم به ما داده و از ما میخواست با دقت به سؤالات ان فرم پاسخ بگوییم. یکی از سؤالات این بود که مهمترین دستاورد این هفته شما چه بوده است؟ و هفته آینده چه دستاوردی خواهید داشت؟
خوبی این فرم این بود که با دقت کل هفته را مرور میکردیم و موفقیتهایمان را میدیدیم؛ اما یک بدی داشت. در این فرم از ناراحتی و اشتباه هم حرف زده بود. یکی از سوالها این بود که خطای هفته گذشتهتان چه بوده است؟ این سوال باعث میشد که دوباره به دنبال ناراحتیها و دلخوریها باشید و به جای توجه و تمرکز روی جنبههای مثبت به جنبههای منفی سوق داده شوید.
کنترل زندگی با توجه و تمرکز روی نقاط مثبت
در کتاب حسرت و فرصت روش پیشنهادی نویسنده این است که تنها به جنبههای مثبت توجه کنیم تا ذهنمان به صورت ناخودآگاه فقط روی محدوده مثبت تنظیم شود.
در ابتدای کار بایستی هر شب قبل از خواب سه موفقیت مهم آن روز را یادداشت کنیم.
در میان ساعات شبانه روز یک ساعت است که از همه ساعتهای آن روز اهمیت بیشتری دارد. آن ساعت همان ساعت قبل از خواب است. در واقع این ما هستیم که تصمیم میگیریم با این ساعت چه کار کنیم؟ میتوانیم در این یک ساعت به ارزیابی خودمان بپردازیم یا اینکه به خاطر ناراحتی که چند ساعت پیش برایمان ایجاد شده است در شبکههای اجتماعی پرسه بزنیم تا مثلاً ذهنمان را آرام کنیم و روز بعد هم با بی حوصلگی از خواب بیدار شویم.
یادداشت سه موفقیت روزانه باعث میشود که توجه ما فقط به سمت موفقیتها باشد. در ابتدا این کار سخت است؛ اما اگر به صورت عادت دربیاید، معجزه آن به زودی نشان داده میشود.
اما مرحله مهمتر برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه است. با نوشتن سه موفقیت که قرار است روز بعد به آن دست پیدا کنیم، ذهنمان را برای موفقیتهای آینده برنامه ریزی میکنیم.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده