شرم دشمن پنهان هنرمند
یکی از موانعی که باعث میشود، هنرمند خلق نکند، شرم است. این شرم از کجا ناشی میشود؟ به نظر میرسد که این شرم ریشه در کودکی ما داشته باشد.
کودکی که اشتباه میکند
در کودکی هربار که کاری را به نحو درستی انجام میدادیم، چندان به ما توجه نمیشد؛ اما کافی بود یک بار فقط یک بار اشتباهی انجام داده باشیم، آن اشتباه به رویمان آورده میشد. من از کودکی به نوشتن علاقه داشتم. معلمهای من از من حمایت میکردند؛ اما در کلاس دوم راهنمایی اتفاقی افتاد که مدتها مرا از نوشتن دلسرد کرد. من اصلاً استعداد نویسندگی نداشتم. این را معلم درس انشا وقتی صفری بزرگ در دفترم گذاشت، به من ثابت کرد. او از من خواسته بود خانهمان را توصیف کنم. من از زاویه دید خودم به تک تک آجرهایش پرداخته بودم و او چیز دیگری از من میخواست. دیگر قادر به نوشتن نبودم. بلای دیگر سال دوم دبیرستان رخ داد. معلم پرورشی نقاشی از یک کودک فرشته را که از روی یک شمعدانی کشیده بودم، از من گرفت و گفت بابت این نقاشی باید به اداره و مدیر پاسخگو باشی. از نقاشی بیزار شده بودم. از مذهبی که نقاشیام را نکوهش میکرد هم همینطور.
ما از ترس اینکه اثرمان مورد انتقاد بگیرد، آن را خلق نمیکنیم.
اشتباهات تکرار میشوند. مراقب رفتارمان با هنرمندان تازه کار باشیم
گاهی خودم این اشتباه را انجام میدهم. به جای توجه به نکات مثبت کار کودکم، سریع اشتباهاتش را به رخش میکشم. انگار که این شیوه به صورت یک عادت در وجود ما نهادینه شده باشد. هنرمند از اینکه مورد انتقاد قرار بگیرد، دست به خلق کردن نمیزند. گاهی یک نیت خیرخواهانه اگر به شیوه درستی بیان نشود، میتواند پایان کار یک هنرمند باشد.
نحوه برخورد با انتقادات
البته هر انتقادی مرگبار نیست. برخی انتقادها هستند که سازنده هستند. به شرطی که به جای اینکه کارمان را به یک منتقد عصبانی یا کسی که از هنر سرچشمهای ندارد، به هنرمند خیرخواهی نشان دهیم.
انتقادی که صدمه میزند، انتقادی است که از قدر و منزلت کار میکاهد، آن را دست کم میگیرد یا ریشخند و ملامت میکند. ” جولیا کامرون”
باید یاد بگیریم که نمیتوانیم جلوی نقد دیگران را بگیریم. اما میتوانیم به آنهایی که سازنده نیستن بیتوجه باشیم و به راهمان ادامه دهیم.
در مقام هنرمند نمیتوانیم همه انتقاداتی را که خواهیم شنید کنترل کنیم؛ اما میتوانیم هنرمند خردسال درونمان را بابت انتقاد غیرمنصفانه تسکین دهیم یا دوستانی بیابیم که درد خودمان را در فضایی امن با آنها در میان بگذاریم. “جولیا کامرون”