تکبر، آسانترین راه برای از بین بردن سرافرازی ها است.((نیچه))
هر هفته جمله قصاری را از بزرگی برمی گزینم. جمله ی قصار کوتاهی که بتواند دریچه ای تازه را در برابر ذهنم بگشاید و یک هفته تمام در به ان فکر می کنم و درباره اش می نویسم.
شنبه:
در اوایل راه موفقیت گمان می بریم این تنها ما هستیم که در این مسیر گام برداشته ایم و با تعریف و تمجید دیگران دچار خودبزرگ بینی و کبر می شویم. همان دم است که به آسانی سقوط می کنیم. اما اگر به موقع متوجه کبرمان شویم و دست از کبر برداریم، متوجه می شویم که هنوز گامی برنداشته ایم و هنوز مطالب بسیاری هست که باید بیاموزیم. وقتی دانش و دست آورد خود را با دانش کل هستی مقایسه کنیم، دیگر دچار کبر و غرور نمی شویم.
یک شنبه:
هر وقت دچار غرور و کبر شدم، راهی برای سقوط ایجاد شد. با نگاه به گذشته سقوطهای دردناکی را میبینیم که مرتب تکرار میشود. معلم تاریخ سختگیر است. یک درس را به حدی تکرار میکند تا آن درس را به خوبی یاد بگیریم. حقیقتاً آسانترین راه برای از بین بردن سرافرازیها همان کبر است و برای مغرور شدن، لازم نیست زیاد سختی بکشیم. بین فروتنی و غرور یک مرز باریک است کافی است پایمان را از این مرز، به اندازه سر سوزنی آنطرفتر بگذاریم.
دوشنبه:
کبر باعث میشود که اشتباهاتمان را نبینیم. اشتباهاتی که میتواند بهسادگی بهانهای برای شکست باشند. اشتباهاتی که رویهم تلنبار میشوند و شکستی فضیحانه را به بارمی آورند.
سه شنبه:
خداوند در آیه ۳۱ لقمان در کتاب آسمانیمان میفرماید که: «متکبرانه روی از مردم برمگردان و در زمین با ناز و غرور راه مرو، همانا خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.» کتاب آسمانی مان پر از نکاتی است که اندیشمندان و فلاسفه غرب به آن خوب پرداختهاند اما ما از آن غافل هستیم. پادشاهان در تاریخ مغرور شدند و درنهایت هلاک شدند. ثروتی که یکعمر برایش زحمت کشیدید با غرور یکشبه از بین میرود و چه راهی سادهتر از غرور برای از بین رفتن یک پادشاهی.
چهارشنبه:
کبر و غرور دریچه نقد را میبندد. افرادی که اجازه نمیدهند، کارهایشان را کسی نقد کند، بهشدت مغرور هستند. نقد خوب میتواند، تأثیرات مثبت در جهت رشد فرد داشته باشد؛ اما اگر هیچوقت کسی نتواند ما را نقد کند، اشتباهات کارمان بیشازاندازه میشود. همین اشتباهات فرد را از قلههای موفقیت به پایین میکشد.
پنج شنبه:
امروز چیزی به ذهنم نرسید. همه مطلب در همان یک خط نیچه بیانشده است. مابقی زیادهگویی و درازگویی یک نویسنده تازهکار است که فکر میکند با نوشتن شرح و بسطی برای یک جمله صریح و بیشبهه میتواند اسم خودش را نویسنده بگذارد.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده