یادگیرنده مداوم باشید.
اوایل دوران کودکی، عمویم برایم یک دستگاه ویدیو به همراه یک نوار آموزش زبان انگلیسی آورد. کار با آن دستگاه کوچک را به من یاد داد و از من خواست که از آن دستگاه به نحو احسنت استفاده کنم. همان‌طور که می‌دانید، کودکان اشتیاق بسیاری برای آموختن و کشف ناشناخته‌ها از خود نشان می‌دهند. من نیز از این قاعده مستثنا نبودم؛ بنابراین ساعت‌ها، بدون ذره‌ای خستگی، روبروی تلویزیون به شوق یادگیری زبان انگلیسی می‌نشستم و مطالب را با دست‌هایی کوچک، در دفتری یادداشت می‌کردم. البته آن دوران نسبت به این دوره دسترسی به همه‌چیز تا این حد ساده نبود و آن نوار ویدیویی برایم مثل یک گنج بود؛ اما امروز انباشت اطلاعات باعث شده است که افراد بیشتر از آن‌که به دنبال یادگیری باشند، مرتب از یک منبع به منبع دیگر می‌روند و عملاً جز انباشتگی اطلاعات و کلافگی چیزی عایدشان نمی‌شود.
آن روزها باوجود سن کم هرروز پنج یا شش کلمه یاد می‌گرفتم. آن کار برایم لذت فراوانی داشت. هیچ‌کسی مرا مجبور به یادگیری نکرده بود و آن کار را با میل و علاقه شخصی خودم انجام می‌دادم؛ بنابراین نه حوصله‌ام سر می‌رفت و نه بهانه‌گیری می‌کردم؛ اما یک روز نوار آموزشی بعد از بارها تکرار به انتها رسید و دیگر مطلبی برای یادگیری در آن نوار نمانده بود. از آن زمان به بعد بی‌حوصله شدم، مدام دور خودم می‌چرخیدم، بهانه‌گیری‌ها شروع شد. ذهن پویای من به دنبال مطلب دیگری برای یادگیری بود تا اینکه پدرم مرا به نمایشگاه کتاب برد. از میان همه آن کتاب‌ها، عکس‌های یک کتاب آموزش زبان عربی برای کودکان توجه مرا به خودش جلب کرد و دوباره روزهای شیرینم شروع شد. هنوز هم مثل کودکی زمان‌هایی که می‌خواهم مهارت جدیدی را بیاموزم سراپا شوق می‌شوم و انگیزه‌ای برای انجام دادن کارهای روتین روزانه پیدا می‌کنم تا بتوانم، ساعتی را برای یادگیری مهارت جدید در خلال روز اختصاص بدهم؛ اما به‌محض اینکه چیزی برای یادگیری پیدا نمیکنم، انگیزه‌ام را از دست می‌دهم و دوست دارم ساعت‌ها در رختخواب بمانم، بی‌هدف جلوی تلویزیون بنشینم یا دکوراسیون خانه را بی‌جهت به هم بریزم. تمام این‌ها هیچ نتیجه‌ای برای من ندارد جز اینکه شب‌ها احساس خستگی و پوچی می‌کنم. تا زمانی که به دنبال یادگیری باشیم زندگی ما معنا و ارزش پیدا می‌کند. در کتاب معنای زندگی از آلن دوباتن می‌خوانیم که معنای زندگی برای هرکسی متفاوت است و افراد در خلال تجربه و واکاوی خودشان می‌توانند معنای زندگی‌شان را پیدا کنند و به زندگی‌شان معنا ببخشند. معنای زندگی برای من یادگیری بود و زندگی بدون آموختن برایم هیچ معنایی نداشت. شاید شما هم در برهه‌هایی از زندگی دچار حس پوچی و نبود معنا در زندگیتان شده باشید. این روش را امتحان کنید، چیزی را برای یادگیری بیابید. شاید حالتان بهتر شد.
من معتقد هستم که هر انسان مانند رود باید در حرکت و تکاپو باشد اگر یکجا ساکن بشود، مانند مرداب می‌گندد.
البته شاید با خودتان بگویید که نویسنده در مورد یادگیری و مقوله یادگیری در کودکی خودش اغراق می‌کند؛ اما این‌طور نیست. کودکان همه تشنه یادگیری هستند و هر کسی به مطلب و موضوع خاصی علاقه نشان میدهد و در آن زمینه برای یادگیری گام برمی‌دارد. حتی تکرار بازی‌های دوران کودکی هم تا زمانی که مطلبی برای یادگیری باشد، برای کودکان جذاب است. به‌محض اینکه کودک، دیگر چیزی در آن بازی کشف نمی‌کند، بی‌حوصله می‌شود و از آن بازی کناره می‌گیرد.
توجه داشته باشید که خیلی از افراد به بازی‌های کامپیوتری علاقه نشان می‌دهند. شاید شما خواننده عزیز، به بازی کامپیوتری علاقه‌مند باشید، حتماً خودتان به این مطلب واقف هستید که چه عاملی باعث جذابیت آن بازی‌ها شده است؟
مفهومی که در تمام بازی‌ها مشترک است و آن بازی‌ها را جذاب کرده است، راز و رمز بازی و کشف کلیدهای حل مسئله هست. به‌محض اینکه بازی حل می‌شود از جذابیتش کاسته می‌شود. شما هرگز بازی که برایتان ساده و بدون رمز و راز باشد را دو بار انجام نخواهید داد.
بنابراین حیف است که چنین اشتیاق و استعداد بالقوه‌ای در امر یادگیری را، در مسائل مفید و مثمر ثمر به حالت بالفعل درنیاوریم و وقت خود را صرف اموری بکنیم که شاید اکنون، برایمان لذت‌بخش باشد و حالمان را خوب کند، اما قطعاً در درازمدت برایمان رضایتی به همراه نخواهد داشت.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده
13 پاسخ
اولین پیشنهاد
موضوع و سرفصل ایده شماره ۱ خوب انتخاب شده است . (یعنی موضوع فراگیری دانش و هر چیز آموزنده انتخاب خوبیست و جایگاهش به عنوان اولین ایده کاملا منطقی‌ست فرض کنیم ایده‌های شماره ۳۱ ، ۳۳ یا ۳۳ به جای اولین ایده می‌بودند . بدیهی‌ست که جایگاهشان در مقام اولین ایده مناسب نبود) ولی عنوانش مرسوم و گویا نیست و می‌توان از عبارت‌های مترادف بهتری بهره برد و جایگزین کرد . مثلا : دائما در حال یادگیری باشید ……یا ….. هر روز دانش بیاندوزید …. یا تلاش دائم برای کسب دانش ….. یا …..دائما به دانش چنگ بزنید و آن را از آن خود کنید …..
ممنون از پیشنهادتون، روی عنوان بیشتر فکر می کنم
و اما ازین پس هر چه در مورد ایده‌ها سخن بگویم یا پیشنهاداتی ارائه دهم ، فقط در حد توصیه و از جنبه دید من است که میتواند غلط یا نیمه غلط باشد . این شمایید که تصمیم می‌گیرید چه واکنشی را اتخاذ نمایید . مسئولیت ایده‌ها و بازخوردهای گوناگون آن با شماست . مسئولیت رساندن خوانندگان به درک درست از ایده‌ها باشماست .
باز هم یک روز پر تلاش و خسته کننده را پشت سر گذاشتم لذا برای استراحت و انبساط خاطر ، خودم را به این گوشه دنج از دنیا رساندم . اینجا هیچکس نیست . من هستم با یک جهان بینی شخصی که حاصل تحقیقاتم است و یک نویسنده پر احساس و دست به قلم که کافیست کلمه ، عبارت یا موضوعی نظرش را جلب کند تا فورا آن را به داستانی جذاب برای خواندن تبدیل نماید . نویسنده ای که فقط نویسنده نیست بلکه با طبع لطیف و مهربان خود و با شور و شوقی دخترانه و شکوهی خانم‌آنه و نفسی صادقانه ، بدنبال پروانه‌های خیال خود به هر سمتی روان می‌شود و پشت سر خود در هر دلنوشته‌اش، راز سر به مهری را بجای می‌گذارد .
خدا رو شکر، که وبلاگم حداقل برای یک نفر جایی که می تونه با خوندن نوشته ها احساس آرامش کنه
خب قبل از این که به بررسی و نقد ایده شماره ۱ بپردازم باید عرض کنم که دقایقی پیش ایده ۳۲ را خواندم . یکی از صفات متمایز شما که قطعا در رشد و توسعه فردی‌تان تاثیر بسزایی خواهد داشت و پیش‌تر متوجه آن شده بودم ولی عنوان نکردم تا نشانه آن توسط شما تکرار شود و توسط من صحه گذاری گردد ، صفت عناد نداشتن شماست . کسی که عناد بورزد و از واقعیت روی گردان باشد ، نمی‌تواند مراتب پیشرفت را طی کند . خوشحالم که این خصیصه با ارزش در نفس شما نهادینه شده است .
خب دوباره اومدیم سر خونه اول 😊
قبل از هر چیز یک فهرست تا آخرین ایده‌ای که تا این لحظه معرفی شده است ، یعنی ایده شماره (۲۹) به شرح ذیل تهیه کردم .
۱_یاد گیرنده مداوم باشید
۲_همیشه زمانی را به مطالعه اختصاص دهید
۳_از کتاب های صوتی و الکترونیکی غافل نشوید.
۴_گاهی کتاب را با صدای بلند بخوانید
۵_حداقل یک کتاب در زندگیتان بنویسید.
۶_همیشه کاغذ و قلم همراه‌تان داشته باشید
۷_مهارت‌های سخن‌وری را یاد بگیرید
۸_مهارت‌های ارتباطات جمعی را یاد بگیرید
۹_ژورنالی برای برنامه‌ها و اهداف خود داشته باشید
۱۰_مهارت‌های مدیریت بحران را باد بگیرید
۱۱_کلمه می‌دانم را فراموش کنید
۱۲_در یادگیری فروتن باشید
۱۳_هم دانش‌آموز و هم معلم باشید
۱۴_در یک مهارت متخصص شوید
۱۵_نظم داشته باشید
۱۶_حتما قبل از خوابیدن لیست کارهای فردا را یادداشت کنید
۱۷_صبح ها قبل از همه از خواب بیدار شوید
۱۸_پرونده کارهای نیمه تمام را ببندید
۱۹_محیط زندگی تان را خلوت کنید
۲۰_چیزهایی را که استفاده نمی‌کنید ، ببخشید
۲۱_به صورت دوره‌ای انباری را تمیز کنید
۲۲_رختخوابتان را تمیز کنید
۲۳_در ساعات اولیه صبح و قبل از خواب از تکنولوژی دوری کنید
۲۴_حداقل یک گیاه طبیعی در خانه نگهداری کنید
۲۵_خواب را فراموش نکنید
۲۶_وعده‌های غذایی را به موقع بخورید . حواستان باشد هیچ کدام را حذف نکنید
۲۷_نوشیدن آب را فراموش نکنید
۲۸_به وضعیت بدنتان (روح و جسم) توجه نمایید
۲۹_مراقب خودتان باشید
حالا میرویم تا به مرور یکایکشان را بررسی کنیم 😊
یک ایده دیگه هم اضافه شد.
سلام یادگیری به زندگی عمق ومعنا میدهد و انگیزه برای تلاش وحرکت به سوی آینده باامید.
موفق باشی لیلا جان
سپاس عهدیه جان، ممنون که به سایت من سر زدی و مقاله من رو خوندی
سلام عالی نوشتید…
امیدوارم همه آب روان باشیم، نه مرداب!
نویسا باشید🌺
راضیه جان سپاس از نظر پر مهرت. من هم امیدوارم .
مفید و کاربردی بود لیلاجان.