در مورد درمان با نوشتن چه می دانید؟
گاهی اتفاق می افتد که در یک روز خاص حالت دگرگون می شود. استرس و سردرگمی و بیقراری گریبانت را می گیرد و تو حتی نمی دانی که چه می توانی بکنی تا کمی آرام بگیری. مدت ها پیش زیاد دچار این وضعیت می شدم. تا این که با نوشتار درمانی آشنا شدم.
دفتر و قلمم را حاضر می کردم و از اولین اتفاقی که باعث می شد روزم بهم بریزد می نوشتم و می نوشتم. در حین نوشتن ذهنم را واکاوی می کردم. به یک شخص خاص می رسیدم و این که چرا نسبت به آن شخص دچار چنین واکنشی می شوم و علتش را در گذشته های دور می یافتم.
نوشتن، ذهن گرفتار در چاه بی قراری را وادار می کند که به دنبال راهی برای رهایی باشد و من هر بار با نوشتن و واکاوی ذهنم حالتم را تبدیل به حالتی بهتر می کنم.
امروز بهتر از هر روز دیگری بودم. اما وقتی از مدرسه برگشتم حالم خوب نبود و دچار استرسی شده بودم که علتش را نمی دانستم. با نوشتن به درمان خودم پرداختم و در قلبم تمام آدم هایی که در گذشته ای دور باعث رنجشم شده بودند را بخشیدم.
اگر تا بحال این شیوه را امتحان نکرده اید به شدت توصیه می کنم که این روش را حتی شده برای یک بار امتحان کنید. مطمئن هستم که از این روش خوشتان می آید. حتی در حالتی که مستقیم می دانید چه چیزی باعث ناراحتی شما شده است هم جواب می دهد به جای گفت و گوهای ذهنی با خودتان یک نمایش نامه بنویسید. با شخصی که موجب رنجشتان شده دیالوگ های زیادی را رد و بدل کنید. حتی باهم در نوشته تان گلاویز شود اما بعد مثل تمام داستان های شیرینی که پایان خوب دارند، از دل هم در آورید و در آخرین دیالوگ هایتان آشتی کنید.
یک پاسخ
چه شیوه جذابی. و کاملا کاربردی.
درود بر شما