لیلا علی قلی زاده

آقا حبیب

آقا حبیب همیشه تعریف می‌کرد که در ایام جوانی اوضاع کار و بارش خوب بود. هر پنج‌شنبه دست زن و

ادامه مطلب »

ترس از پشت‌بام

دیوارهای پشت‌بام خانه‌شان بلند بود. خانه‌شان مرتفع‌ترین ساختمان آن شهرک بود. همه‌ی خانه‌ها یک طبقه بودند و خانه‌ی آن‌ها سه

ادامه مطلب »

خاطره‌ای در بام

دو دختر بچه‌ی کوچک، یکی پنج ساله و دیگری سه ساله روی پشت‌بام خانه‌ی پدربزرگ‌شان بازی می‌کردند. خانه‌ی پدربزرگ، پشت‌بام

ادامه مطلب »