لیلا علی قلی زاده

بازیابی انطباق گفتار و کردار

بازیابی انطباق گفتار و کردار

بارها شده است که از مسئله‌ای رنجیده‌ایم؛ اما به جای اینکه بگوییم ناراحتیم و حقیقتاً مشکلی وجود دارد، گفته‌ایم که هیچ مشکلی وجود ندارد و همه چیز خوب است. احساس ظاهریمان یک چیز می‌گوید و احساس باطنیمان چیز دیگری را نشان می‌دهد.

مطمئن هستم که شما هم به این حس دچار شدید. واقعاً چرا بیان احساسات واقعی تا این حد سخت است؟ به نظر شما خانواده یا جامعه چه نقش در این تظاهر ما دارند؟

شاید خواندن این کتاب به همراه خواندن کتاب نیمه تاریک وجود از دبی فورد بتواند به ما در شفاف شدن و وضوح کمک کند.

نوشتن صفحات صبحگاهی موجب می‌شود که به تدریج میان احساسات راستین خود و احساسات ظاهری، تمایز قائل شویم.

زمانی که احساسات واقعی‌مان را درک می‌کنیم و سعی می‌کنیم که آن‌ها را بیان کنیم قوی‌تر، جذاب تر، با اعتماد به نفس بیشتر و خلاق‌تر خواهیم بود. احساساتی که بیان نمی‌شوند مانند سدی مقابل خلاقیت و احساس رهایی ما هستند.

انکار احساسات ممکن است منجر به ننوشتن صفحات صبحگاهی شود

زمانی که در راه شفای خویشتن گام برمی‌داریم باید متعهد شویم نفی و انکار خود را بررسی کنیم. یعنی هنگامی که مشکلی وجود دارد، دیگر نگوییم اشکالی ندارد.

چون صفحات صبحگاهی‌مان خصوصی است ما احساسات واقعیمان را در آنجا بیان می‌کنیم. ممکن است وقتی خیلی خشمگین و خیلی هیجان زده باشیم نخواهیم احساساتمان را بیان کنیم، برای همین از نوشتن صفحات صبحگاهی سرباز می‌زنیم. گاهی ما در نوشتن صفحات صبحگاهی‌مان هم به خودمان دروغ می‌گوییم. چند روز پیش در حین نوشتن صفحات صبحگاهی، از موضوعی ناراحت بودم و می‌خواستم به پرداختن به موضوعی دیگر، آن را انکار کنم. در میان سطرهایی که نوشتم بدون اینکه بخواهم اسم فردی که به ناراحتی‌ام ارتباط داشت، پیدا شد. در حالی که واقعاً نمی‌خواستم در مورد آن چیزی بنویسم.

هرگونه عاطفه یا هیجان شدید یا هرچیز که ممکن است در فرایند نوشتن این صفحات مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد، معمولاً همان چیزی است که موجب احتراز از نوشتن صفحات صبحگاهی می‌شود. “جولیا کامرون”

اگر متعهدانه در تمام جالات صفحات صبحگاهیتان را بنویسید، مطمئن باشید که به نتایج خوبی می‌رسید.

زمانی که به نوشتن صفحات صبحگاهی عادت کرده باشید، اگر آن را کنار بگذارید اعصابتان تحریک می‌شود.

صفحات صبحگاهی اگر مدت زمان قابل ملاحظه‌ای ادامه یابد، همچون تنظیم مهره‌های ستون فقرات معنوی عمل می‌کند.

صفحات صبحگاهی را جدی بگیرید

صفحات صبحگاهی علاوه بر عیان ساختن مشکلات، راه‌حل‌ها را هم عیان می‌کند. اگر صفحات صبحگاهی و قرار ملاقات با هنرمند درون به طور منظم صورت بگیرد، امکان دریافت راه‌حل پیام‌هایی که می‌فرستیم به وجود می آید.

به محض اینکه سرگرم نوشتن صفحات صبحگاهی و قرار ملاقات با هنرمند درون می‌شوید، با چنان شتابی گام‌هایتان را برمی‌دارید که خودتان هم متوجه حرکتتان نمی‌شوید.

این هفته در قرار ملاقات با هنرمند درون، فیلمی را به تنهایی دیدم. این فیلم به من کمک کرد که احساسات درونی ام را به راحتی ابراز کنم. احساساتی که به خاطر خوب به نظر رسیدن آن را انکار می‌کردم. وقتی توانستم احساسات درونیم را به راحتی ابراز کنم، متوجه شدم که قدرتمندتر شده‌ام.

علت جرأت نداشتن ما دشواری امور نیست. چون جرأت نداریم، امور دشوار می‌نمایند. “سنکا”

در میان صفحات صبحگاهی جایی برای دروغ و ریا وجود ندارد. وقتی مرتب این صفحات را می‌نویسیم و به احساسات واقعیمان پی می‌بریم، متوجه می‌شویم همان طور که ما در ظاهر احساسات واقعیمان را پنهان می‌کنیم دیگران هم ممکن است این کار را بکنند. بعد علت خیلی از ناراحتی‌ها و بیماری‌هایی که  در جسممان پدیدار می‌شود را می‌یابیم. انکار احساس واقعیمان را باید کنار بگذاریم. اگر واقعا احساس خوبی نداریم خیلی راحت آن را بیان کنیم.

هنر در لحظه رویارویی رخ می‌دهد. رویارویی با وجود و حقیقت خویشتن ” جولیا کامرون”

در مسیر شفای خلاق

به مرور زمان که خلاقیت خودمان را پیدا می‌کنیم، آن خویشتن کاذبی را که حفظ کرده بودیم، از دست می‌دهیم. اصیل می‌شویم و به سرچشمه و منشا اصلی خودمان می‌رسیم.

یکی از روشن‌ترین علایم نزدیک شدن سلامت، میل به کندن علف‌های هرز، ایجاد نظم و ترتیب، دور انداختن لباس‌ها و اوراق و لوازم کهنه است. ” جولیا کامرون”

یکی از اتفاقاتی که در حین شفای خلاقیت هنگامی که خویشتن راستین خود را می‌یابیم برای ما می‌افتد این است که وجود کهنه مان را کنار می‌گذاریم. همیشه کنار گذاشتن با فقدان و درد همراه است. ورود یک وجود جدید با شادی همراه است. پس ممکن است گاهی خوشحال باشیم و گاهی غمگین و نباید از این بابت نگران باشیم و نوشتن صفحات صبحگاهی را متوقف کنیم.

زمانی که در مسیر هنرمند قدم برمی‌داریم، چون از خالق خود شفا خواسته‌ایم، دگرگونی‌هایی برای ما رخ می‌دهد که در ابتدای امر ممکن است فکر کنیم که اصلاً به شفا ارتباط ندارد. گرایش‌ها و اندیشه‌هایمان تغییر می‌کنند. بسیاری از باورهای قدیمی را کنار می‌گذاریم که کمی نگران کننده است.

تغییراتی که در مسیر شفا رخ می‌دهد 

برخی از تغییراتی که ممکن است برای شما در مسیر شفا رخ بدهد به این صورت است:

  • الگوهای انرژیتان تغییر می‌کند. ممکن است خیلی زود خسته بشوید.
  • شروع به دیدن رویاهای شبانه و حتی رویا دیدن در طول روز می‌کنید.
  • خیلی از بخش‌های زندگی که قبلاً برایتان خوب بود، حالا دیگر خوب نیست.
  • ممکن است از بسیاری از لباس‌هایتان بیزار شوید و آنها را دور بریزید.
  • به نظم علاقه مند بشوید.
  • ذوق و سلیقه موسیقی‌تان عوض شود.
  • بخواهید وسایل خانه را عوض کنید.
  • رابظه‌هایتان را تغییر دهید.

نوشتن صفحات صبحگاهی مثل پاک کردن آینه از کثیف‌هاست. ممکم تست در حین نوشتن صفحات صبحگاهی احساس سردرگمی کنید یا اینکه احساس کنید ایمانتان قوی‌تر شده است. به هر حال اگر هر کدام را تجربه کردید، نگران نباشید، برای شفای خلاقیت، طی کردن آن طبیعی است.

نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده

لیلا علی قلی زاده

2 پاسخ

پاسخ دادن به Davoud لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.