لیلا علی قلی زاده

گامی به سوی سالم شدن با راه هنرمند

گامی به سوی سالم شدن با راه هنرمند

چند روز پیش در حال کشیدن یک نقاشی با آبرنگ بودم. تصویر یک طوطی در یک جنگل بزرگ را می‌کشیدم، زمانی که کار می‌کردم، متوجه عدم تعادل در نقاشی خودم نشده بودم. یکی از عناصر تصویر را ناآگاهانه حذف کردم و کار را به انتها رساندم. در پایان احساس سنگینی در یک نقطه از تصویر و حسی از افتادن در نقطه دیگر را داشتم. باید جزئیاتی به نقاشی اضافه می‌کردم که این نقص برطرف شود. جایی برای عنصر حذف شده نمانده بود و باید به جای ان جایگزین دیگری اضافه می‌کردم. اولش می‌ترسیدم که نکند نتیجه بدتر شود؛ اما بعد به خودم گفتم باید به خلاقیت خودم اعتماد کنم و کار را به انتها برسانم. ممکن است کارم اصلاً خوب نشود؛ اما چه اهمیتی دارد، مگر باید حتماً خوب باشد، باید فقط ان را بر اساس غریزه خود به انتها برسانم.

از اشتباه کردن نترسید. اشتباه جزئی از فرایند شفای خلاقیت است

بعدظهر در کلاس نقاشی، یکی از مادرها می‌گفت، دوست ندارم که فرزندم هیچ کاری را در نقاشی اشتباه انجام دهد و دائم به او می‌گویم که دقیق بکشد تا کارش خوب باشد. به او گفتم، فرایند خلاقیت یک راه صاف و مستقیم و بدون اشتباه نیست. افرادی که اشتباهات بیشتری دارند، هنرمندان بهتری می‌شوند. بگذارید اشتباه کند. هرچه بیشتر اشتباه کند تجارب بیشتری کسب می‌کند. من که از اشتباهم راضی بودم. در حین کشیدن آن طوطی درس های زیادی گرفته بودم. می‌توانستم همان اول یک کپی دقیق از تصویر بکشم و متوجه هیچ نکته‌ای در تصویر نشوم یا از کارم عصبانی شوم و دیگر ادامه ندهم؛ اما کار پر ایراد را به انتها رسانده بودم و تصمیم گرفتم که چند روز بعد، دوباره طرح دیگری از آن تصویر اینبار با توجه بیشتری بکشم. در کلاس بعدازظهر به بچه‌ها  طرحی از سر طوطی را یاد دادم. یکی از شاگردان که مجبورش کرده بودم که خطوط را بارها بکشد تا به طرح متناسب و متعادل برسد کارش از بقیه بهتر بود. بقیه که در همان بار اول طرح اولیه را بهتر کشیده بودند، کار ضعیف‌تری ارائه دادند.

مراقب افکار تخریب کننده باشید

اعتماد به خلاقیت خود، به دلیل اینکه رفتاری تازه و خارج از قواعد و اصولی است که در مدارس آموختیم، ممکن است برای خودمان و یا حتی نزدیکانمان، احساسی تهدید کننده به همراه داشته باشد. در هنگام شفای خلاقیت ممکن است دمدمی به نظر برسانیم.

مدتی است که خارج از قواعد و برنامه‌های قبلی‌ام عمل می‌کنم. به یکباره تصمیم می‌گیرم کارم را رها کنم و به گردش بروم یا درست روزی که برنامه منظمی برای کار دارم پس از نوشتن صفحات صبحگاهی دوباره به رختخواب می‌روم و ساعت‌ها می‌خوابم؛ اما نتیجه بعدی برایم خوب است. دیگر مثل گذشته احساس عذاب وجدان ندارم. چون بعد از گشت و گذار بهتر می‌نویسم یا بعد از خوابی طولانی میلی شدید به خلق کردن دارم.

نخستین جرقه سالم شدن، جنون می‌نماید. “جولیا کامرون”

فرایند شفا، جزر و مدی قابل تشخیص دارد. ما باید به خوبی به آن آگاه باشیم وگرنه ممکن است زمانی که کاری هنرمندانه انجام می‌دهیم، به خودمان حمله کنیم و بگوییم خوب این که موقتی است و…

این حملات پایه و اساسی ندارند؛ اما ممکن است به نظر خودمان درست بیایند. اگر این آن‌ها را بپذیریم، متوقف می‌شویم.

هنرمند در حال شفا باید از نخستین اندیشه‌ بر حذر باشد. “جولیا کامرون”

در قبال بروز خلاقیتمان اغلب، اولین اندیشه‌هایی که به ذهنمان می‌رسد، جملاتی تخریب کننده است. این حمله‌ها ممکن است منشأ درونی یا بیرونی داشته باشند. اگه بتوانیم به آن‌ها به چشم ویروسی که قرار است خلاقیتمان را نابود کند، نگاه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را خنثی کنیم. جملات تأکیدی، پادزهر قدرتمندی برای این ویروس است. این حملات به این خاطر صورت می‌گیرد که ما از خودمان بیزار هستیم؛ اما متوجه نیستم.

این انزجار از خویشتن  اغلب زیر نقاب تردید به خویشتن پنهان می‌شود. “جولیا کامرون”

تردیدها می‌توانند باعث شوند که ما مدام خودمان را تخریب کنیم. یکی از شکل‌های تخریب‌ این است که صفحات صبحگاهی‌مان را به کسی نشان بدهیم. صفحات صبحگاهی کاملاً خصوصی هستند و خودمان هم نباید تا هفت هفته اول آن‌ها را بخوانیم چه برسد که بخواهیم به کسی نشان دهیم. کافی است کسی از صفحات صبحگاهی ما انتقاد کند، آنگاه نمی‌توانیم دوباره کمر راست کنیم و موانع دوباره پیش رویمان ظاهر می‌شوند.

همبازی‌ های مسموم

خلاقیت زمانی شکوفا می‌شد که از احساس ایمنی و پذیرش خویشتن سرشار باشیم “جولیا کامرون”

اگر کسانی که هنوز خلاقیتشان دچار مانع است، معاشران و دوستانمان باشند، شفای خلاقیت ما، برای آن‌ها تهدید به حساب می‌آید چرا که از بین رفتن مانع خلاقیت ما، این امکان مغشوش کننده را ایجاد می‌کند که آن‌ها هم می‌توانند به جای این که لم دهند و انتقاد کنند، دست به خطرهای درست و خلاق بزنند.

در برابر تخریب لطیف از جانب دوستان، هشیار و گوش به زنگ باشید. تردیدهای خیرخواهانه آن‌ها تریدیدهای خودتان را فعال می‌کند. ” جولیا کامرون”

اغلب اوقات خلاقیت ما زمانی مسدود می‌شود که به دام طرح‌ها و برنامه‌هایی می‌افتیم که دیگران برای ما تعیین می‌کنند.

عنصر اساسی مراقبت از خلاقیت خود، در مراقبت از خویشتن نهفته است. از طریق مراقبت از خویشتن، از اتصال درونمان با خالق بزرگ مراقبت می‌کنیم. ” جولیا کامرون”

با شفای خودتان الگوی مناسبی برای دوستان هنرمندتان باشید

وقتی شفای خلاقیتمان را آغاز می‌کنیم اگر به خوبی فنون و اصول را یاد بگیریم، می‌توانیم بعداً مانند پلی باشیم که دیگران هم بتوانند از طریق ما به خلاقیتشان دست پیدا کنند.

وقتی شادمانی به کار گرفتن خلاقیت را کشف می‌کنیم، دیگر به نتیجه کاری نداریم و بر فرایند کار متمرکز می‌شویم. دیگر نگران از قضاوت دیگران نیستیم، از انجام کار لذت می‌بریم. می‌فهمیم که ننوشتن از نوشتن سخت‌تر است. نقاشی نکردن از نقاشی کردن و… کلاً خلق نکردن از خلق کردن سخت تر است.

شفای خودتان عظیم‌ترین پیام امید برای دیگران است. ” جولیا کامرون”

وظایف

یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که هر روز صبح و شب یک جا متمرکز بنشینیم و اصول بنیادی را بخوانیم و توجه کنیم که کدام گرایش ما تغییر پیدا کرده وآصا شک و تردیدهایمان را کنار گذاشته‌ایم؟

وظیفه دیگر این است که پنج کار عمده خودمان در طول هفته را یادداشت کنیم و ببینیم وقتمان را برای چه کارهایی بیشتر صرف کرده‌ایم. کارهایی که دلمان می‌خواسته انجام بدهیم یا کارهایی که مجبور بودیم انجام بدهیم. یا چقدر از وقتمان را برای کمک به دیگران صرف کردیم و کاری در جهت تحقق آرزوهای خودمان انجام ندادیم.

لیلا علی قلی زاده

3 پاسخ

  1. اغلب اوقات خلاقیت ما زمانی مسدود می‌شود که به دام طرح‌ها و برنامه‌هایی می‌افتیم که دیگران برای ما تعیین می‌کنند👌👌👌 عالی بود. لیلا جان خیلی دوست دارم این سبک نوشتنتو، انگار دارم کتاب می خونم.

پاسخ دادن به صبا مددی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.