چه چیزی باعث می شود که نتوانید آزادانه بنویسید؟
آیا نگران قضاوت دیگران هستید؟
آیا همیشه به مخاطبانتان بیشتر از خودتان اهمیت می دهید؟
نگران این هستید که با آزادانه نوشتن مخاطبانتان را از دست بدهید؟
نگران سو استفاده دیگران از خودتان هستید؟
اگر این طور است باید بگویم که آرام آرام به روزهای آخر نویسندگی خود نزدیک می شوید. اگر نتوانید در حین نوشتن خودتان را رها کنید. قرار گرفتن در چارچوب ها و نظم خاص، خلاقیت شما را می کشد و مدتی بعد از نوشتن سرد می شوید.
من در دوره هایی از زندگی نویسندگی خود به این ترس ها دچار میشوم و قادر نیستم آزادانه بنویسم. قلم را که روی کاغذ میگذارم از نوشتن دچار هراس می شوم. انگار که قرار است با نوشته خود سند محکومیت خودم را امضا کنم. یک خط می نویسم و بعد کاغذ را سفید رها میکنم.
در طول هفته ای که گذشت، به بیماری نوشتن هراسی مبتلا شده بودم. با وجودیکه با تمام وجود دلم میخواست بنویسم؛ اما هربار که به صفحه سفید کاغذ خیره شدم، ترسیدم. از رها بودن ترسیدم. وقتی نمیتوانستم آزادانه بنویسم، نوشتن برایم سخت شد. تبدیل شد به غول بی شاخ و دمی که وجودم را به اسارت گرفته بود. دیروز در جلسه ای که در باشگاه محتواگران با زهرای عزیز داشتیم، زهرا موضوعی را مطرح کرد.
ریسک پذیری در نوشتن و طرح سوالاتی از خودمان در مورد اینکه چرا در نوشتن ریسک پذیر نیستیم.
با سوال پرسیدن از خودم متوجه شدم که چرا دچار نوشتن هراسی شده ام. در طول روز مرتب به این مسئله فکر کردم و شب هنگام وقتی که همه خواب بودند، آزاد و رها دوباره نوشتن را از سر گرفتم.
پس هر وقت به ترس از آزادنویسی رسیدید شروع کنید به سوال پرسیدن از خودتان و در نهایت این شما هستید که نوشتهتان را منتشر میکنید. میتوانید هیچ وقت آنها را منتشر نکنید؛ اما نمیتوانید تا ابد نننویسید.
نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده