لیلا علی قلی زاده

در گذشته نمانید(پنجاه و چهارمین ایده از صد و یک ایده توسعه فردی)

در گذشته نمانید.

همه ما در طول زندگی‌مان اشتباهاتی انجام می‌دهیم که با فکر کردن به ان دچار عذاب و حسرت می‌شویم. برخی اشتباهات تنها در زمان انجام آن موجب دردسر ما می‌شوند و برخی دیگر تأثیرات طولانی مدت دارند. ممکن است در گذشته اتفاقی افتاده باشد که تأثیر آن را تا به امروز احساس می‌کنید. با فکر کردن به گذشته و بررسی اینکه چرا این طور شد چیزی درست نمی‌شود فقط لحظه حال شما از بین می‌رود.
اتفاقاتی که در گذشته افتاده است باید برایتان مثل یک درس باشد. از آن درس گرفته و آن را رها کنید.اگر از آن درس نگیرید، ممکن است دوباره تکرار ‌شود. فکر کردن به گذشته و تداعی خاطرات تلخ گذشته در ذهن، روحتان را زخمی می‌کند و از شما انسانی افسرده و رنجور می‌سازد.

همه ما در گذشته اشتباهاتی داشته‌ایم؛ گاهی بابت اشتباهاتمان به حدی افسوس می‌خوریم که حال و آینده‌مان را هم به‌راحتی از دست می‌دهیم.

در خلال نوشتن سطرهای این کتاب اتفاق غیرمنتظره‌ای برایم افتاد. روز اول در شوک حادثه بودم. روز دوم بابت رخداد آن حادثه، ناراحت و روز سوم شروع به سرزنش خودم کرده بودم و مرتب گذشته را بررسی می‌کردم و دلم می‌خواست به گذشته برمی‌گشتم و تمهیدات امنیتی بیشتری به خرج می‌دادم تا این اتفاق نیفتد.

ماشین زمان یک افسانه است

واقعیت این بود که این فقط یک آرزو بود و امکان بازگشت من به گذشته وجود نداشت. با این وجود به شدت حساس شده بودم و هر اظهار نظری درباره مسئله سرقت این فکر را که من مقصر هستم در سرم تشدید می‌کرد. روز چهارم وقتی از خواب بیدار شدم قادر به انجام هیچ کاری نبودم. به لیست کارهایم نگاه کردم و دوباره به رختخواب برگشتم. فردی که عادت داشت با انرژی صبح زود بیدار شود و طبق برنامه کارهایش را انجام دهد با ماندن در گذشته خودش را به افسردگی کشانده بود. خوشبختانه با ارتباط با ضمیر ناخودآگاهم توانستم از این مرحله عبور کنم. تمام حوادثی که در گذشته‌های دور برای اقوامم افتاده بود در خوابی نیم روزی مثل نوار ویدئویی از جلوی چشمم گذشت. پرده دوم از آن اتفاقات، تبعات در گذشته ماندن بود که به حال رسیده بود و باعث بروز نزاع و قهر و دوری از یکدیگر بود. از خواب که بیدار شدم تصمیم گرفتم دیگر  به مسئله چرایی اتفاق و گشتن به دنبال مقصر فکر نکنم و از گذشته رها شوم.

البته خوب می‌دانم که این مسئله در تئوری راحت است که بخواهید از گذشته رها شوید. در عمل کار شاقی است. برای این‌که بتوانید از این مسئله رها شوید باید به لحظه حال فکر کنید و اینکه چه چیزهایی دارید که برایتان با ارزش هستند. برای داشته‌هایتان شکر گذاری کنید. اگر به‌جای آن اتفاق، حادثه دیگری برای رابطه‌ها و عزیزانتان می‌افتاد چه حسی داشتید؟

وقتی بر نداشته‌ها تمرکز می‌کنید، داشته‌هایتان را نیز از دست می‌دهید. وقتی بر داشته‌ها تمرکز می‌کنید، نداشته‌ها را هم به دست می‌آورید. “گرِگ مک کیون”

به طور یقین کسی به دنبال اتفاق دیگری نیست و فکر کردن به این مسئه باعث می‌شود که خدا را شکر کند و تا حدودی دست از سر گذشته بردارد و این تمرین باید دائم تکرار شود تا بتوانیم از گذشته رها شویم.

بسیاری از افراد با فکر کردن به اشتباهاتشان در گذشته قدرت عمل از خودشان در لحظه حال را می‌گیرند و با این کار آینده‌شان را هم تباه می کنند.

زندگی در حسرت شادکامی را از بین می‌برد.

چندین روز را با تمرکز بر اشتباه گذشته از دست داده بودم. روزهایی که می‌توانستم کارهای مهمی را صورت بدهم؛ بنابراین باید دست از فکر کردن به گذشته بر می‌داشتم تا بتوانم از موهبت‌های لحظه حال، بهره ببرم. لحظه‌ای که در آن هیچ اتفاقی بد نیست و با توجه به دم، بازدم و نعمت‌های آن لحظه می‌توانم با تمام وجود احساس خوشبختی کنم.

برای رها شدن از گذشته توجه کردن به لحظه حال امری ضروری است. پیشنهاد می‌شود، گزارشی که از کتاب راه هنرمند درباره توجه کردن گفته شده است را در لینک زیر بخوانید.

شک و تردید و عدم توجه موانعی برای خلاقیت

نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده

لیلا علی قلی زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.